به عنوان یک مدیر، شما یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین نقشهای موجود در محیط کار را بر عهده دارید. درست مانند معلم اول ابتداییتان که هنوز نامش را به خاطر دارید، شما هم به عنوان اولین نردبان ترقی در یاد و خاطر کارکنانتان باقی خواهید ماند. مطمئناً هماکنون تنها هدفی که در ذهن دارید این است که به اعضای تیمتان کمک کنید تا به اهدافشان برسند و در حوزه تخصصیشان پیشرفت کنند. در این مطلب از وبلاگ ایران تلنت ما قصد داریم با معرفی روشهای مختلف مدیریت، به رشد شما در کنار تیمتان کمک کنیم. با تکرار و تمرین این روشها، شما نیز به عنوان یک مدیر در کارتان رشد خواهید کرد و در این راه پر پیچ و خم به یک رهبر تبدیل خواهید شد.
فهرست مطالب
Toggleاصول مدیریت شامل مهارتها و روشهای مدیریتی مختلفی است. یادتان باشد که هیچ روش درست و غلطی وجود ندارد و شیوه و روش مدیریت شما کاملاً به اندازه تیم، اعضای تیم و مسیر شغلی شما و اهداف تیم بستگی دارد. بنابراین شما میتوانید در جای مشخص و با توجه به معیارهای بالا شیوه مدیریت خود را تغییر دهید.
در این مطلب درباره ۵ روش مدیریت برای مدیران تازه کار و مزایای هر کدام به شکلی مختصر صحبت خواهیم کرد.
روش مدیریت شماره ۱: مدیریت مشارکتی
روش مدیریت مشارکتی، شیوهای از مدیریت تیم است که در آن از اعضای تیم خواسته میشود که در فرآیندهای تصمیمگیری حضور فعال داشته باشند. در این شیوه هر اتفاقی که میافتد با هدف تجمیع نظرات و جلب ایدههای مختلف اعضای تیم است. با جمع کردن نظرات و ایدههای کارکنان، شما میتوانید تمرکز تیم را به سمت هدفی خاص هدایت کنید و حجم کاری را از این نقطه مدیریت نمایید. این شیوه مدیریت نه تنها باعث بروز خلاقیت و نوآوری در تیم میشود، بلکه از تکصدایی و دیکتاتوری در تیم جلوگیری میکند.
چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
شیوه مدیریت مشارکتی زمانی به نتیجه میرسد که کارکنان شما درک درستی از اهداف و اولویتهای کسبوکار داشته باشند. برای مثال اگر شرکتی که در آن کار میکند مشتری محور است و کارکنان شما افرادی هستند که به طور مستقیم با مشتریان در ارتباطند، به احتمال زیاد اولویتها و اهداف را به خوبی میشناسند. این سبک مدیریت میتواند به شکوفایی ایدهها و راهکارهایی خلاق و همکاری طولانی مدت با کارکنان بیانجامد.
روش مدیریت شماره ۲: مدیریت شبکهای
مدیریت شبکهای بر روی ایجاد ارتباط بین تیمهای مختلف و اعتماد کردن به این ارتباطهای ایجاد شده تاکید میکند. در واقع، در این نوع شیوه مدیریت، شما در انجام فرآیندها دخیل نیستید و کارکنان برای رفع مشکلات یا گرفتن تایید برای انجام کارها باید به سراغ یکدیگر بروند. در این سبک از مدیریت، نقش مدیران حفظ و نگهداری روابط بین کارمندان است تا آنها بتوانند به خوبی با یکدیگر کار کنند. برای مثال مدیران باید جلسات منظمی را برای ارتباط بهتر تیمها با یکدیگر برگزار کنند یا کانالهای ارتباطی درستی را برای هر یک از تیمها در نرمافزارهایی مانند ترلو، اسلک و … ایجاد کنند. مدیریت شبکهای برای آنکه به خوبی انجام شود، نیاز به آزمون و خطاهای فراوان دارد.
چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
برای مدیران و رهبرانی که بر کار چندین تیم نظارت دارند، مدیریت شبکهای، شیوه مدیریتی ایدهآلی است. زمانی که تیمهایتان کوچک هستند میتوانید جلسات منظم هفتگی با آنها برگزار کنید، اما زمانی که تیمها بزرگتر میشوند، مدیریت و ایجاد هماهنگی و ارتباط بین تیمها سختتر خواهد شد. در این شرایط باید سعی کنید از درون هر تیمی، شخصی را به عنوان هماهنگکننده یا سرپرست انتخاب کنید. به این ترتیب، حتی اگر یک مدیر تازه کار با تیمی کوچک هم باشید، کسب مهارت در برقراری ارتباط بین اعضای تیمها برای موفقیتتان الزامی خواهد بود. تلاش کنید افق دید وسیعیتری نسبت به اندازه تیمتان به دست آورید تا متوجه شوید که هر یک از کارکنان چگونه با یکدیگر در ارتباط هستند.
روش مدیریت شماره ۳: مدیریت به شیوه منتورینگ
در مدیریت به شیوه منتورینگ، روش کار به این صورت است که گاهی اوقات خودتان وارد فرآیندها میشوید و گاهی اوقات هم خودتان را از فرآیندها بیرون میکشید. این کار باعث رشد مهارتهای کارکنان شده و به آنها کمک میکند تا در انجام کارها خود مختار شوند. در این روش مدیریتی، شما به عنوان یک مربی نقشآفرینی میکنید. به این ترتیب، شما باید با تکتک اعضای تیمتان به طور مستقیم کار کنید تا نقاط قوت و ضعفشان را بشناسید و آنها را به سمت ارتقای مهارتهایشان هدایت کنید. با برگزاری جلسات متعدد درباره تعیین اهداف، ایجاد برنامه توسعه و پیگیری روند انجام کارها شما به کارکنان خود کمک خواهید کرد تا در حوزه فعالیتشان خبره شوند. کمک کردن به کارکنان برای تقویت مهارتهایشان علاوه بر انگیزهبخشی به آنها، برای موفقیت کسبوکار نیز مفید است.
چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
اگر خودتان زمانی در حوزه کاریتان موفق (و یا به نوعی ستاره) بودید و به تازگی ترفیع شغلی گرفتهاید، بهترین فرد برای به کارگیری این شیوه مدیریتی هستید. در واقع، در این شیوه از مدیریت تمام تلاش شما این است که چراغ را به دست کارمندانتان بسپارید و به آنها کمک کنید تا در حوزه کاریشان به افرادی خبره تبدیل شوند (البته پس از آنکه کارمندانتان در کارشان درخشیدند، باید از سر راهشان کنار بروید). با این تفاسیر، شما این توانایی را خواهید داشت تا به عنوان یک منتور در کنار اعضای تیمتان باشید، حتی اگر با تخصص آنها آشنایی ندارید. اگر خودتان هم در زمینه فعالیت اعضای تیمتان اطلاعات چندانی ندارید، میتوانید آنها را به افراد و منابع درست متصل کنید؛ این کار هم به خودی خود نوعی از Mentoring است.
این شیوه از مدیریت را برای مدیریت کارکنان اتخاذ کنید که میخواهند مهارتهایشان را تقویت و در کارشان پیشرفت کنند. البته مدیریت به شیوه منتورینگ برای آن دسته از کارکنان ضعیفتری که نیاز به هدایت دارند نیز بسیار مفید است.
امروزه کارکنان یک مجموعه بیش از هر زمان انتظار دارند که مدیرشان، منتور و راهنمایشان باشد، نه رئیسشان! کارکنان زمانی که بفهمند که شرایط کافی برای تقویت مهارتهایشان را دارند و مدیرشان آنها را در هر شرایطی راهنمایی میکند، بالاترین بازده عملکرد را خواهند داشت.
روش مدیریت شماره ۴: مدیریت شتابده
در مدیریت شتابده، شما به عنوان مدیر در تعیین وظایف و سرعت انجام کارها نقش تعیینکنندهای دارید، اما دست اعضای تیم را برای چگونگی انجام کار باز میگذارید. در واقع، این نوع شیوه مدیریت بر تعیین اهداف زودبازده و تعیین ددلاین برای به ثمرنشستن کارها متمرکز است، در حالیکه دست کارکنان را برای نحوه انجام کارها باز میگذارد. این شیوه از مدیریت محبوبیت چندانی ندارد، زیرا میتواند سبب ایجاد چالش و رقابت مخرب در بین اعضای تیم شود. با این حال، تیمهایی هستند که از این نوع شیوه مدیریت استقبال میکنند.
چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
برای مثال برای تیمهای قدرتمندی که نمیتوانند از نهایت قوایشان استفاده کنند، تعیین استانداردها و اهداف سخت میتواند همان موتور محرک تیم باشد. هرچند این شیوه از مدیریت در طولانی مدت جواب نخواهد داد و سبب فرسودگی شغلی کارکنان خواهد شد. با این حال، برای پروژههای کوچک و رسیدن به اهداف کوتاه مدت، این نوع شیوع مدیریت بازدهی مثبت خواهد داشت. زمانی که تیمها وظیفه خود را به خوبی میدانند و خودشان کارها را پیش میبرند، تنها از شما انتظار دارند که زمان و ددلاینها را برایشان تعریف کنید.
روش مدیریت شماره ۵: مدیریت تحکمی
شیوه مدریت تحکمی یا Authoritative در واقع همان مدیریت سنتی یا در اصطلاح، مایکرومنیجمنت است. این نوع شیوه مدیریت در تضاد با مدیریت و رهبری مدرن است و در آن همه چیز از بالا به کارکنان دیکته میشود. در این نحوه مدیریت، شما به عنوان مدیر به کارکنان خود میگویید که دقیقاً باید چه کاری را در چه زمانی انجام داده و به چه کسی تحویل دهند. حتی شیوه انجام کار را نیز به آنها دیکته خواهید کرد.
مدیریت تحکمی، با مدیریت امروزی که کارکنان را در اولویت قرار میدهد، همخوانی ندارد. با این حال، تحت شرایط خاص، ممکن است انجام آن ضروری باشد (در صورتی که در زمان درست و برای هدف درست انجام گیرد). مدیران خوب و لایق اگر مجبور به استفاده از این شیوه مدیریت شوند، در اولین گام دلایل این تصمیمشان را به اعضای تیم توضیح خواهند داد.
چه زمانی از این شیوه مدیریتی استفاده کنیم؟
مناسبترین زمان برای استفاده روش مدیریتی تحکمی، زمانیست که تیم دچار بحران شده است. در لحظهای که همه چیز در هوا معلق است و سلامت یا آینده کارکنان در خطر قرار دارد، استفاده از این شیوه مدیریت میتواند فشار را از دوش تیم بردارد. هرچند ناگفته نماند که برای انجام چنین کاری، حتماً باید کارکنان به شما اعتماد داشته باشند.
برای آنکه بتوانید چنین رویکردی (حتی به طور موقت) داشته باشید، باید به اعضای تیم خود این اطمینان را بدهید که بهترینها را برایشان میخواهید. بنابراین، بهتر است تا جای ممکن سراغ این شیوه مدیریت نروید؛ مگر در مواقع ضروری!
شیوه مدیریت خودتان را مدیریت کنید!
اولین قدم برای پیدا کردن شیوه مدیریت مناسب این است که تیم خود و تواناییهای آنها را بشناسید و بر مهارتهای خود مسلط باشید. از این نقطه است که میتوانید امیدوار باشید به مرور زمان به مدیر قابلی تبدیل خواهید شد.
قطعاً تا زمانی که سبک و شیوه مدیریت خودتان را پیدا کنید، به آزمون و خطا نیاز دارید. همچنین، یادتان باشد که در این راه ممکن است دچار اشتباهاتی هم بشوید، بنابراین بهتر است که همیشه به دنبال یادگیری باشید.
عالی بود..بجای واژه ددلاین از کلمه ضرب الاجل استفاده بفرمایید
اون انگلیسی این عربی چه فرقی میکنه؟
شما افزونه ترجمه برخط گوگل رو نصب کن و صفحات رو به عربی بارگذاری کن راحت تر باشی