سندرم استکهلم چیست

سندرم استکهلم چیست و چگونه با آن مقابله کنیم؟

سندرم استکهلم سازمانی مشکلی جدی است که با رشدی چشمگیر در محیط کار همراه است؛ به‌طوری که می‌توان از  آن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های موجود در محیط کار امروزی نام برد.

کارمندان و کارفرمایان لزوماً از داشتن چنین عارضه‌ای آگاه نیستند. پیش از آنکه ببینیم سندرم اسکهلم سازمانی چیست، بهتر است کمی درباره سندرم استکهلم بدانیم.

سندرم استکهلم دقیقاً چیست؟

سندرم استکهلم به عارضه‌ای روان‌شناختی اشاره دارد که اغلب در موقعیت‌های گروگان‌گیری اتفاق می‌افتد؛ زمانی که گروگان‌ها شروع به شناخت و همدردی با گروگان‌گیر خود می‌کنند. این موقعیت حتی در مواقعی که گروگان‌گیر با گروگان بدرفتاری می‌کند هم اتفاق می‌افتد. در این موقعیت، مدیریت منابع حیاتی (مانند غذا، آب، پناهگاه و غیره) و تنبیه و تشویق توسط گروگان‌گیر صورت می‌گیرد.

اصطلاح سندرم استکهلم (یا Stockholm Syndrome) برای اولین بار، پس از سرقت از بانکی در استکهلمِ سوئد مورد استفاده قرار گرفت و بعدها توسط روانشناسی به نام فرانک اوخبرگ (Frank Ochberg) تعریف و نام‌گذاری شد.

طی این گروگان‌گیری، چهار کارمند بانک به مدت ۶ روز به گروگان گرفته شدند. جالب اینجاست طی این شش روز، قربانیان چنان وابستگی عاطفی به گروگان‌گیرها پیدا کردند که حتی از همکاری با پلیس سرباز زدند و پس از آزادی، در دفاع از گروگان‌گیران خود برآمدند.

عجیب است. این طور نیست؟ این ماجرا زمانی جالب‌تر می‌شود که می‌فهمیم ما هم ممکن است به این عارضه دچار باشیم.

سندرم استکهلم چیست

سندروم استکهلم سازمانی و زندگی مدرن!

در زندگی مدرن امروز، ارزش هر انسان نشات گرفته از کارش است. بنابراین همه ما اگر برای مدتی طولانی در محیط کاری خاصی قرار بگیریم، احتمالاً سندروم استکهلم را تجربه خواهیم کرد. Corporate Stockholm Syndrome یا سندرم استکهلم سازمانی زمانی اتفاق می‌افتد که کارمندان برای مدتی طولانی در یک شرکت کار می‌کنند و به آن شرکت وفادار می‌شوند. در این موقعیت، کارفرما از این وفاداری سوءاستفاده کرده و با آن‌ها بدرفتاری می‌کند.

این بدرفتاری‌ها می‌تواند در کلام کارفرما، ساعات کار طولانی یا عدم توجه کارفرما به سلامت همکار و سلامتی کارمند باشد. اگر رابطه میان کارفرما و کارمند به رابطه گروگان و گروگانگیر تبدیل شود، سرنوشت کارمند در اختیار کارفرما قرار می‌گیرد؛ به‌طوری که اگر لحظه‌ای احساس کنند کارمندش اوامر او را به خوبی انجام نمی‌دهد، عذر او را خواهد خواست.

کارمندانی که از سندرم استکهلم سازمانی رنج می‌برند میل عجیبی به برقراری رابطه احساسی با شرکت خود دارند. این روابط معمولاً به سلامتی‌شان آسیب‌های بسیار شدیدی وارد می‌کند. این افراد معمولاً رفتار بد کارفرما با خودشان یا دیگران را برای پیشرفت شرکت توجیه کرده و کاملاً منطقی می‌پندارند؛ به‌طوری که وقتی فردی از بیرون رفتارهای کارفرما را زیر سوال می‌برد با عصبانیت از او دفاع می‌کنند. به بیان دیگر، موضوعی به این سادگی را انکار می‎کنند.

فرهنگِ سازمانیِ شرکتی که در آن سندرم استکهلم سازمانی حاکم است، ویژگی‌های خاصی دارد. برای مثال چنین شرکت‌هایی در اغلب اوقات، روحیه سوءاستفاده از همکاران را تحمل کرده یا حتی کارمندان را به آن تشویق می‌کنند. در این سازمان‌ها حس وفاداری به شرکت به عنوان یک اصل مهم به کارکنان تفهیم و تلقین می‌شود. این در حالی است که سازمان، هیچ‌گونه تعهد و وفاداری نسبت به سلامتی کارمندان و آینده شغلی‌شان ندارد.

سندروم استکهلم

نکته اصلی که در پیشرفت سندرم استکهلم سازمانی تاثیر دارد این است که طرفِ قدرتمند (کارفرما)، منبع تهدید و در عین حال مهربانی برای طرفی است که قدرت کمتری دارد (کارمند). در این حالت آسایش روانی فرد به راحتی تحت کنترل قرار می‌گیرد.

کارمندانی که این علائم را تجربه می‌کنند در معرض اختلال‌های بزرگ روحی و روانی قرار می‌گیرند. گفته می‌شود گذراندن یک روز کاری با این میزان فشار روانی و در چنین محیطی، شدیداً به سلامت فرد آسیب خواهد زد. علاوه بر آن، این سندرم به سلامت دوستان و اعضای خانواده او نیز که هدف اصلی خشم‌های فرو خورده او هستند نیز آسیب می‌رساند.

بر هم زدن این شرایط بسیار مشکل است به خصوص در جامعه‌ای که کار کردن و رفاه مادی را بر سلامت روانی ترجیح می‌دهد. یادتان باشد که مدیران سوءاستفاده‌گر مطلقاً مستحق وفاداری نیستند زیرا آسایش خیال از هر چیز دیگری با ارزش‌تر است.

تفاوت‌های بسیاری میان گروگان‌گیری در دنیای واقعی و گروگان‌گیری در محیط کار وجود دارد. واقعیت این است که رئیستان، شما را در اتاق زندانی نکرده و شما را به مرگ تهدید نکرده است، اما در محیط کار آن‌قدر فشار روی شما زیاد است که وضعیت را می‌توان به چنین شرایطی تشبیه کرد.

اما برای اینکه گرفتار گروگان‌گیری و همین‌طور سندرم استکهلم در محیط کار نشوید باید چه کارهای انجام دهید؟

 

خود را کنار بکشید

اگر خود را کنار بکشید و امیدوار باشید تا شرایط به مرور تغییر کند شاید به نظر استراتژی مناسبی بیاید، اما دقت کنید ممکن است رئیس شما (گروگان‌گیر) رفتار بد خود را ادامه داده و حتی تشدید کند. بنابراین باید آگاهانه این کار را انجام دهید.

 

تنها به دنبال پذیرش رفتارهای مثبت باشید

تلاش برای پذیرفتن شرایط، همدردی کردن و شناخت گروگان‌گیر باعث تائید رفتارهای کنترل‌کننده کارفرما می‌شود و شما را دقیقاً در مسیر سندرم استکهلم سازمانی قرار خواهد داد. بنابراین نباید تمام رفتارهای مثبت و منفی او را بپذیرید و توجیه کنید. تنها رفتارهای مثبت‌ او قابل پذیرش هستند.

 

روی کمک دیگران حساب کنید

نکته‌ای که در قبال مدیران کنترل‌گر یا مایکرو منیجر همیشه صادق بوده، منزوی کردن کارمندان است. این کارفرمایان می‌خواهند کوچک‌ترین نکات در کار شما را مدیریت کنند و اجازه ندهند حتی شما متحد و دوستی در محیط کار داشته باشید. سعی کنید در میان همکاران خود، دوستی پیدا کنید و در این شرایط از او کمک بگیرید.

جدیدترین فرصت های شغلی را در ایران تلنت مشاهده کنید

ساکت نمانید و درباره رفتار بد رئیس با او صحبت کنید

یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های افرادی که گرفتار سندرم استکهلم سازمانی شده‌اند این است که در مقابل رفتارهای بد مقاومت نکرده‌اند. بدانید که این حسرت می‌تواند سال‌های زیادی همراه شما باشد. پس سعی کنید این حسرت را کنار گذاشته، استراتژی مفیدی به کار گرفته و با رئیس خود قرار ملاقاتی خصوصی ترتیب دهید. رک و راست به او بگویید که رفتارش با شما چقدر بد بوده و چه اثراتی بر شما و کارتان خواهد گذاشت.

اشاره دقیق و جزئی به رفتارهای گروگان‌گیر می‌تواند تا حد زیادی مانع این رفتارها و همین‌طور رخداد سندرم استکهلم سازمانی شود، اما ریسک از دست دادن شغل را هم بالا خواهد برد.

 

استراتژی ضد حمله را به کار ببرید

به یاد داشته باشید در این مواقع همیشه فرصت این را دارید که شکایت خود را به طور رسمی به مدیر بالاتر یا کارشناس منابع انسانی در شرکت ببرید. برای صرفه‌جویی در وقت می‌توانید نتایج موارد قبلی این‌گونه شکایات را جویا شده و پس از آن این کار را انجام دهید.

 

راه آخر: استعفا دهید!

بدانید که هیچ‌کس روی سر شما تفنگ نگذاشته و شما را مجبور به تحمل این شرایط نکرده است. همیشه حق استعفا دادن را خواهید داشت، اما دقت داشته باشید که این کار را با برنامه‌ریزی و تفکر کافی صورت دهید. یادتان باشد اگر می‌خواهید استعفا دهید، به صورت کاملاً حرفه‌ای و با آرامش کامل باشد.

سندرم استکهلم سازمانی تجربه‌ای ناخوشایند است. بسیاری از افراد با بی‌اطلاعی آن را پذیرفته و بسیاری هم در برابر آن مواضع دفاعی می‌گیرند. اما نکته مهم این است که همیشه راه‌های جایگزینی مانند مذاکره، عمل متقابل، استعفاء و … وجود دارد. هرچند چنین استراتژی‌هایی بدون ریسک نیستند، اما می‌توانند به راحتی ذهن شما را آسوده کنند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  1. رمضان میرزائی گفت:

    مطلب جالبی است معمولا در اغلب سازمان ها افراد گرفتار آن می شوند و شایع است .بخصوص در شرایط فعلی حاکم بر اقتصاد کشور شایع تر است .

  2. سمیه خانی گفت:

    سندرم استکهلم سازمانی! عجب عبارت جالبیه.
    خیلی از تیم ایران تلنت متشکرم که این محتوای خوب و کاربردی رو نوشتن. واقعا عالی

    1. ایران تلنت گفت:

      خانم خانی،
      خیلی خوشحالیم که از خواندن این مطلب لذت بردید. ما در وبلاگ ایران تلنت تمام تلاش خودمون رو میکنیم تا فرهنگ کاریابی در ایران رو ارتقا دهیم چون مطمئنیم که ارتقای فرهنگی هم به نفع کارجویان است و هم به نفع کارفرمایان.

  3. روح اله گفت:

    عالی عالی انصافا همینه ولی برای مبارزه باید تا پای جان ایستاد..

    1. ایران تلنت گفت:

      سلام،
      بسیار خرسندیم از اینکه مطالعه مطلب سندرم استکهلم سازمانی براتون لذت بخش بوده

  4. امیری گفت:

    مطالبتون خیلی مفیده مخصوصا مطالبی از این جنس. همین که بدونیم همچین چیزی ممکنه رخ بده موقعی که تو شرایط مشابه قرار گرفتیم آماده تریم

    1. ایران تلنت گفت:

      سلام خانم امیری،
      خیلی خوشحالیم که از مطالعه این مطلب لذت بردید. پیشنهاد می‌کنیم سایر مطالب وبلاگ درباره سندرم های سازمانی را هم مطالعه کنید.

  5. مصطفی یکتا گفت:

    سلام
    تازمانیکه سندیکاهای کارگری درایران شکل نگیرد ٬ایجاد حس رقابت بین کترمندان , دادن ارتقا یا پرداختهای خارج از عرف به افراد نزدیک و….
    درجامغه کارگری وکارمندی ماوجود دارد
    چاپلوسی رانت و…هم بماند
    این سندرم در ایران درمان نمیشود
    ممنون

  6. بهروز گفت:

    کل زندگی ایرانیها چه در خانه وچه در محیط کار سالهاست که درگیر این سندرم شده و علت اینهمه ناهنجاریهای روحی و روانی بین افراد جامعه هم به همین علت است من که خود به شخصه هیچوقت حاضر به پذیرش چنین شرایط اسفناکی نشدم بارها و بارها مجبور شده ام محیط کار هود را تغییر بدهم و همیشه درگیر بیکاری و فقر باشم

    1. یکی گفت:

      بزرگی قبل از مرگش گفت : در سرزمینی که نتوان مردانه زیست. مردانه مردن بهتر از این زندگیست.این روزا یه گرم مرد بودن.خروار خروار درد و تاوان داره.

  7. صدیقه گفت:

    جالب بود. ممنون.

  8. محمد گفت:

    من چند روز پیش با چند نفر از دوستان در مورد کنشها و واکنشهای سیاسی و اجتماعی مردم ایران صحبت میکردیم و من مطلبی رو که بارها در مورد رفتار حکومت و مردم دیده بودم عنوان مردم و از یکی از دوستان که مطالعات سیاسی و اجتماعی داشتند پرسبدم که از لحاظ علمی چه عنوانی داره که ایشون سندروم استکهلم را عنوان کردند و من پس از سرچ و مطالعه دیدم که براستی واقعیت داره .

  9. Samira گفت:

    سپاسگزارم بسیارمفید و کاربردی بود👌🏻🙏🏻🙏🏻🌺🌺

  10. بیژن گفت:

    با سلام این پدیده مستاق این شعر است
    مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
    که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
    این سندرم در نتیجه بی کسی و بی پناهی قشری است که چون صید تا دام صیاد را در آغوش نگیرند آرام نمی گیرند.

  11. امیر گفت:

    بسیار مطلب جالبی بود، الان که فکر میکنم میبینم توی ۳۰ سال خدمتم توی یک دستگاهفرهنگی دولتی اکثر کارمندان دچار سندروم استکهلم شده بودن ولی به خاطر تعهدی که به سازمان خود داشتن هیچ اقدامی نمیکردن، من الان توی یک جایی با شخصی شراکت کردم، با خواندن این مطلب احساس میکنم الانم دچار سندرم استکهلم شدم و به عبارتی شریک کاریم علی رغم اینکه درصد سرمایه گذاریمون به یک اندازه است و ۵۰_۵۰ هستش ذهن و رفتار منو به گروگان گرفته و ابتکار عمل و نظر رو از من گرفته.

  12. ناشناس گفت:

    وقتی سندرم سیندرلا هست اسم اینم بذارید سندرم بل یا belle چه اسم طولانی تا بخواییم بگیم شب شد!!

  13. ر.... ن گفت:

    هرگز اجازه ندادم که گروگان باشم یا گروگانگیر داشته باشم و یا جریان سندرم استکهلم در روابط کاریم صورت بگیره اما نتیجه اش متاسفانه این بوده که در سن ۶۲ سالکی دو میلیون و دویست هزار تومان حقوق بازنشستگی میگیرم. چرا؟ چون اجازه ندادم کارفرما منو استعمار و استثمار کنه و در نتیجه یا اخراج شدم و یا استعفا دادم و بعدش کار گیرم نیامده و در نتیجه کلی سابقه کم برای بازنشستگی داشتم و در نهایت با استثمار تامین اجتماعی مواجه شدم.

  14. حمید گفت:

    مهم این است که هر شخصی در هر جایی که هست احساس آرامش کند و راضی باشد
    با این تعاریف شما عشق هم یک بیماری است اسمش را بگذاریم سندرم مجنون چون عشق همیشه باعث بریدن یک یا هر دو طرف از راحتی و آرامش و تولد فرزند که خود علایق دوطرف را محدود میکند و مشکلات دیگر میشود
    پس سندرم مجنون یا عشق هم یک بیماری است که به مشکلی بنام ازدواج ختم میشود پس بیایید از ازدواج استعفا دهید

آگهی های مرتبط

برنامه‌نویس Blazor

خدمات انفورماتیک

آگهی های مرتبط