اگر به دنبال کار می‌گردید یا قصد شروع یک مسیر شغلی را دارید، در ابتدا بهتر است اهداف، اولویت‌ها و نیازهای خود را به عنوان یک کارمند در نظر بگیرید. اگر علاقه‌مند به دنبال کردن یک برنامه انعطاف‌پذیر و همکاری با تیمی متمرکز و پویا هستید، یک کسبوکار کوچک می‌تواند برای شما مناسب‌تر باشد. اما برای یک نقش ساختارمند و فرصت یادگیری گسترده، کار در یک شرکت بزرگ را باید در نظر بگیرید. در این مقاله تفاوت‌های شرکت‌های بزرگ و شرکت‌های کوچک را با هم مقایسه می‌کنیم تا شما با توجه به شرایط و اهداف خود بتوانید برای زندگی حرفه‌ای‌تان بهتر تصمیم بگیرید.
تعریف شرکت‌های بزرگ
شرکت‌ها یک نوع نهاد تجاری قانونی است که معمولا سهامداران مالک آن هستند. معمولا در این ساختار هیئت مدیره‌ای وجود دارد که بر تغییرات مالی و ساختاری نظارت می‌کند تا اطمینان حاصل شود که مجموعه در وضعیت مالی و سازمانی باثبات، باقی می‌ماند. هدف بسیاری از شرکت‌های بزرگ فروش موفقیت‌آمیز مقادیر زیادی از محصولات یا خدمات به مشتریان است که منجر به افزایش سود قابل توجهی می‌شود.
تعریف شرکت‌های کوچک
یک کسبوکار کوچک سازمانی است که مالکیت خصوصی آن یک یا چند نفر است. اکثر کسبوکارهای کوچک بسته به صنعت یا محل آن می‌توانند از یک تا ۱۰۰ کارمند متفاوت باشند. این کسب‌وکارها معمولا سود کمتری کسب می‌کنند و محصولات کمتری نسبت به شرکت‌های بزرگ تولید می‌کنند. اکثریت سازمان‌ها معمولا به‌عنوان کسبوکارهای کوچک شروع می‌کنند و بسته به اهداف صاحبان کسبوکار، پتانسیل تبدیل شدن به شرکت‌های بزرگ‌تر را دارند.
تفاوت‌های شرکت‌های بزرگ و شرکت‌های کوچک
درک نحوه عملکرد شرکت‌های بزرگ و شرکت‌های کوچک می‌تواند به شما کمک کند تا ببینید کدام محل کار می‌تواند به طور مؤثرتری نیازها و اهداف شغلی شما را برآورده کند. در ادامه تفاوت‌های اصلی بین یک شرکت بزرگ و یک کسبوکار کوچک را بیان کرده‌ایم:
اندازه شرکت‌ها
اکثر شرکت‌های بزرگ تثبیت شده‌اند و از سالیان فعالیت شرکت برای رشد و بهبود شرکت استفاده کرده‌اند. این یعنی که شرکت‌های بزرگ و کمپانی‌ها، تیم بزرگ‌تری برای همکاری با شما دارد که می‌تواند فرصت‌های شغلی و نقش‌های بیشتری برای ترفیع را فراهم کند. کار در شرکت‌های بزرگ با چندین کارمند و شرکت زیر مجموعه مختلف، می‌تواند به شما فرصت دهد تا در مورد سایر زمینه‌های صنعت هم اطلاعات کسب کنید. اگر مسیر شغلی خود را شروع کرده‌اید، یک شرکت بزرگ اغلب به شما اجازه می‌دهد نقش‌های مختلف را امتحان کنید تا بدانید کدام برای شما مناسب است.
کسبوکارهای کوچکتر اغلب کارکنان و نقش‌های کمتری دارند. اگر به همکاری با تیم‌های کوچکتر علاقه دارید، ممکن است در یک کسبوکار کوچک برتر باشید و زودتر به موفقیت برسید، چون ارتباطات و روابط قوی‌تری با تیم‌ها ایجاد می‌کنید. داشتن کارمندان کمتر می‌تواند محیط را صمیمی‌تر کند که این نکته می‌تواند سطح راحتی شما در کار را افزایش دهد. احساس نزدیک‌تر شدن به همکاران و مدیران می‌تواند باعث شود که در زمان به اشتراک گذاشتن ایده‌ها یا پرسیدن سؤالات در صورت نیاز، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
ساختار شرکت‌ها
بسیاری از کارمندانی که در شرکت‌های بزرگ کار می‌کنند اغلب از یک ساختار و چارچوب سختگیرانه پیروی می‌کنند؛ زیرا مدیران آنها معمولا نقش‌ها و مسئولیت‌های سازمان را به وضوح تعریف می‌کنند. وقتی در یک شرکت بزرگ شروع به کار می‌کنید، احتمالا ایده روشنی از وظایف سرپرست و وظایف خود دارید. این می‌تواند باعث شود تا احساس کنید کنترل بیشتری روی روز کاری خود دارید و با پیروی از یک روال مشخص، برای رویدادهای آینده آماده هستید. یک برنامه منظم می‌تواند به شما کمک کند تا در مسئولیت خود احساس ثبات و اطمینان بیشتری داشته باشید.
اما از آنجایی که کسبوکارهای کوچک اغلب در حال رشد هستند و کارکنان کمتری دارند، ممکن است هر روز برنامه‌ای انعطاف‌پذیرتر و در حال تغییر را دنبال کنند. یعنی ممکن است مسئولیت‌های متنوع‌تری برای تکمیل کار خود داشته باشید، چون کارمندان زیادی برای پوشش دادن آنها وجود ندارد. اگر می‌خواهید هر روز وظایف مختلفی را انجام دهید و چندین مهارت مختلف را توسعه دهید، کسبوکارهای کوچک می‌توانند محیطی مناسب برای کار باشد. در نتیجه بهبود نقاط قوت و توانایی‌ها می‌تواند خلاقیت شما را نیز در حین ارائه راه‌حل‌ها و ایده‌های نوآورانه برای ارائه به سرپرست و تیم خود تقویت کند.
فرصت‌های رشد و یادگیری
کار در یک شرکت بزرگ اغلب به شما دسترسی گسترده‌تری به شبکه از متخصصان می‌دهد. این به شما امکان می‌دهد که کارشناسان ارشد و سایر کارمندانی را که بالاتر از شما کار می‌کنند را پیدا کنید و از آنها مشاوره و راهنمایی بگیرید. از طرفی بسیاری از شرکت‌های بزرگ برای کمک به گسترش دانش و مجموعه مهارت‌های نیروها، بودجه‌های ثابت درنظر می‌گیرند. از آنجایی که شرکت‌های بزرگ‌تر موقعیت‌های بیشتری در دسترس دارند، ممکن است برنامه‌های توسعه شغلی برای کمک به رشد شما در حوزه کاری خود و به دست آوردن موقعیت‌های بالاتر نیز وجود داشته باشد.
کسبوکارهای کوچک اگرچه ممکن است منابع کمتری داشته باشند و به برنامه‌های آموزشی مشابه شرکت‌های بزرگ دسترسی نداشته باشند اما کارمندان می‌توانند در جلسات سطح بالا شرکت کنند و به حل مشکلات پیچیده‌تری که کارکنان سطوح ارشد معمولا در شرکت‌ها حل می‌کنند، کمک کنند. این به شما امکان می‌دهد تا مهارت‌های خود را از طریق کارهای عملی توسعه دهید، و با بازخوردهای مستقیم مدیران قدم به قدم خودتان را بهبود دهید.
حقوق و مزایا
شرکت‌های بزرگ معمولا بودجه و حمایت مالی قابل توجهی را از ذی‌نفعان و سرمایه‌گذاران دریافت می‌کنند که به آنها اجازه می‌دهد حقوق‌های بالاتری نسبت به اکثر مشاغل کوچک به کارمندان خود پرداخت کنند. همراه با حقوق بالاتر، مزایای دیگری نیز درنظر گرفته می‌شود مانند بیمه، وام، پاداش‌های مناسبتی و … بودجه‌های بیشتر این شرکت‌ها همچنین به کارکنان امکان دسترسی به تجهیزات گران‌تر و باکیفیت را می‌دهد که می‌تواند به بهبود سطح بهره‌وری و کارایی آنان نیز کمک کند.
البته کارمندانی که در کسبوکارهای کوچک کار می‌کنند هنوز هم می‌توانند به مزایای خوبی دسترسی داشته باشند. در این فضا از آنجایی که تعداد کارکنان کمتری وجود دارد، مدیر منابع انسانی ممکن است برای درک نیازها و ترجیحات فردی همه کارمندان، مزایایی ویژه مختص هر شخص، را تعریف کند. از طرفی اگر در تیم کوچکی کار می‌کنید، ممکن است رابطه نزدیک‌تر و قابل اعتمادتری با مدیر یا تیم منابع انسانی خود داشته باشید. ضمن این که اگر از خط‌مشی‌های لازم پیروی کنید و وظایف خود را در مهلت‌های تعیین‌شده انجام دهید، ممکن است باعث شود که آنها مزایایی مانند کار از راه دور یا زمان تعطیلات نامحدود را برای شما در نظر بگیرند.
