کمالگرایی به ویژگیای گفته میشود که در آن افراد بیشتر به سمت اهدافی تمایل دارند که دستیابی به آن سخت و حتی در برخی مواقع نشدنی است و این افراد معمولا برای خود و دیگران استانداردهایی سختی تعیین میکنند. مانند هر ویژگی شخصیتی، کمالگرایی نیز ویژگیها و خصیصههای خاص خود را دارد، که برخی مثبت و برخی منفی و از فردی به فرد دیگر نیز متفاوت هستند. بسیاری کمالگرایی را خصوصیتی منفی و بازدارنده در نظر میگیرند، اما تحقیقات نشان دادهاند که کمالگرایی دو نوع سالم و ناسالم دارد که میتوان نوع ناسالم آن را ویژگی منفی در نظر گرفت. در مقالات قبل درباره ویژگیهای یک کمال گرا صحبت کردیم، در این مقاله قصد داریم تا دو نوع سالم و ناسالم آن را توضیح دهیم و درباره تفاوتهای آنها بگوییم.
فهرست مطالب
Toggleکمالگرایی سالم یا تطبیقی چیست؟
ویژگی این نوع کمالگرایی، داشتن استانداردهای بالا برای خود و دیگران، پایداری در برابر ناملایمات و وظیفهشناسی است. کمالگرایی سالم در افراد معمولا با هدفمند بودن رفتارها و مهارتهای سازمانی همراه است.
به عنوان مثال، وقتی صحبت از مدرسه و کار به میان میآید و شما ویژگیهایی مانند موارد زیر را داشته باشید، میتوانید خود را کمالگرا و آن هم از نوع سالم بدانید:
- همیشه تلاش میکنید بهترین کار را انجام دهید.
- کار خود را به موقع انجام میدهید.
- انتظارات را برآورده میکنید و یا حتی فراتر از انتظارات پیش میروید.
- اگر کاملا به اهداف خود نرسیدید، ناراحت نمیشوید.
این یک نوع کمالگرایی سالم است، زیرا بر نکات مثبت تمرکز دارد و به شما انگیزه میدهد که بهترینِ خود را در کارها به نمایش بگذارید. بسیاری از ورزشکاران و هنرمندان کمالگرایی سالم دارند و از آنجایی که فقط به یک حوزه از زندگی آنها یعنی ورزش یا هنرشان مربوط میشود، این ویژگی به آنها کمک میکند تا در حوزه خود موفق شوند.
کمالگرایی ناسالم یا ناهنجار چیست؟
مانند هر رفتار دیگری کمالگرایی نیز اگر به افراط کشیده شود، میتواند روی ناسالم خود را نشان دهد. کمالگرایی ناسالم روی اشتباهات گذشته، ترس از انجام اشتباهات جدید، تردید در مورد اینکه آیا کار را به درستی انجام میدهید یا خیر و انتظارات بسیار بالا از دیگران، مانند والدین یا کارفرمایان، تمرکز دارد. علاوه بر این، افراد دارای ویژگی کمالگرایی ناسالم تمایل دارند که فردی کنترلگر باشند و روی افراد و موقعیتهای مختلف این ویژگی را از خود نشان میدهند.
این نوع کمالگرایی میتواند روی جنبههای مختلف زندگی افراد اثر بگذارد. اساسا این نوع کمالگرایی است که به عنوان کمالگرایی افراطی شناخته میشود و بر زندگی شما حاکم است و باعث اضطراب و استرس شدید میشود.
به عنوان مثال، ممکن است قبل از انجام کاری یا ارائهای دچار بیماری و هراس شوید، زیرا میترسید که انتظارات دیگران یا خودتان را برآورده نکنید. مثال دیگر این است که دائما به دنبال این هستید که تایید دیگران را در مورد کارتان دریافت کنید و دوست دارید مدام از سمت دیگران تمجید شوید. ممکن است بخش زیادی از روزهای خود را با ترس یا اضطرابِ ناشی از عدم رعایت استانداردهای بالای خود سپری کنید. دقیقا اینها هستند که این نوع کمالگرایی را ناسالم میکنند، زیرا روی چیزهای منفی و همچنین مواردی تمرکز دارند که معمولا نمیتوانید آنها را کنترل کنید.
به طور کلی، در حالی که کمالگرایی سالم با زندگی سالم و موفقتر هم در تحصیل و هم در کار مرتبط است، کمال گرایی ناسالم با پریشانی، عزت نفس پایین، اختلال در غذا خوردن، بیخوابی و علائم بیماری روانی همراه است.
کمالگرایی ناسالم اغلب از دوران کودکی شروع میشود
معمولا افراد با کمالگرایی ناسالم متولد نمیشوند. کودکان درونگرا وقتی بزرگ میشوند، اغلب از نظر تحصیلی و زندگی حرفهای از همسالان خود جلوتر هستند. اگر والدین و معلمان آنها را به خاطر باهوشی بیش از حد تحسین کنند یا به طور مکرر بر دستاوردهای آنها تأکید کنند، ممکن است این کودکان به این باور برسند که برای موفقیت باید دست به هر کاری بزنند و سراغ هدفهای بزرگتر بروند.
بهجای گفتن «تو خیلی باهوشی» به فرزندتان، بازخورد مناسب به او بدهید. از آنها بپرسید که در مورد یک دستاورد چه احساسی دارند یا دوست دارند در آینده چه کار مهم دیگری انجام دهند. برای آنها فرصتی فراهم کنید که روی یادگیری مهارتهای خود تمرکز کنند، مانند یادگیری یک ساز موسیقی، یک زبان جدید یا یک ورزش. کنجکاوی و مهربانی آنها را تشویق کنید و باعث شوید که ذهن خود را به سمت رفتارهای مثبت هدایت کنند.
در غیر این صورت، کمالگرایی ناسالم ادامه خواهد داشت و میتواند به ترس از شکست، تعلل و اضطراب عمومی تبدیل شود. احساس آنها از خود به آنچه انجام میدهند به این بستگی دارد که در حال حاضر چه شخصی هستند و در اجتماع چه جایگاهی دارند. اگر در بالاترین سطح به موفقیت نرسند، احساس بی ارزشی و پوچی میکنند. از این رو، این کمالگرایی که از کودکی شروع میشود تا بزرگسالی ادامه مییابد.
اما با این حال خبر خوب این است که راههایی برای درک و کار با هر دو نوع کمالگرایی وجود دارد، به طوری که هیچ کدام نمیتوانند مانعی برای ادامه زندگی نرمال در افراد شوند.
با کمالگرایی سالم چه کنیم؟
در ادامه با شما در مورد راههایی برای استفاده درست از کمالگرایی سالم خواهیم گفت.
۱. درک کنید که کمالگرایی سالم چیست
تصور کنید اگر همه میل به تفکر عمیق و دقت داشته باشند، دنیا چگونه خواهد شد. قدر این ویژگی را در خودتان بدانید. اجازه دهید این تلاش برای کمال، روح شما را تغذیه کند، حتی اگر هیچکس متوجه نشود (حتی اگر به شما برچسب وسواسی بودن یا روان رنجور بودن بزنند).
به خود این اجازه را بدهید که از یک غروب زیبا، ساحل جذاب و یک کتاب عالی نهایت لذت را ببرید. از اینکه کمال گرایی سالم به شما این اجازه را بدهد که بهترین کلمات را برای مقاله خود انتخاب کنید، گلهایی خاص برای کاشتن در باغچه خانه خود انتخاب کنید یا حتی ترکیب رنگی بسیار جذاب برای اتاق خود بخرید، نهایت استفاده را ببرید.
۲. ممکن است دیگران استانداردهای شما را نداشته باشند
اگرچه خوب است که استانداردهای خود را در حد بالا نگه دارید، اما این بدان معنا نیست که دیگران نیز باید همین استانداردها را داشته باشند. همچنین به این معنا نیست که لزوما باید استانداردهای خود را بالا ببرند یا سختتر کار کنند. افراد کمالگرا فقط یک نیاز بیوقفه و میل ذاتی دارند که تا به خواستههای منحصر به فرد خود به شکل کامل دست پیدا کنند.
پس خوب است که صبر داشته باشید. در عین حال دنبالهروی دیگر افرادی باشید که مانند شما دارای ویژگی کمالگرایی سالم هستند. به این ترتیب، خود را از انزوایی که کمالگرایی ناسالم به وجود میآورد، دور میکنید. همچنین به دنبال راههایی باشید که بتوانید ذهن و فکر خود را تحریک کنید، مانند شرکت در یک کلاس آنلاین رایگان. شما همانطور که به غذا و آب نیاز دارید، به تغذیه ذهن و روح خود نیز نیاز دارید.
۳. برای به پایان رساندن کار مهم نیاز به کوتاه آمدن دارید
پروژههای خود را بر اساس اولویت، سازماندهی کنید و زمان و دقت کمتر را برای پروژههایی قرار دهید که اهمیت کمتری برای شما دارند. به عنوان مثال، آیا واقعاً نیاز دارید که ساعتها برای آن ایمیل سه جملهای وقت بگذارید؟ از سوی دیگر برای کاری که واقعا برای شما مهم است، ممکن است زمان بسیاری صرف کنید (حتی اگر به معنای از دست دادن شام هفتگی خود با دوستانتان باشد).
به یاد داشته باشید، بدون دستیابی به کمال نیز میتوانید موفق باشید. عالی بودن شما ممکن است در واقع برای دیگران کمال به نظر برسد. اگر چیزی کم ارزشتر از برلیان تولید کنید، به معنای شکست برای شما نخواهد بود.
علاوه بر این، در مورد کار خود از دیگر افراد با استانداردهای بالا و گرایشهای مشابه کمالگرایی سالم، بازخورد بخواهید. سپس، به آنچه که به شما میگویند احترام گذاشته و بازخورد آنها را بپذیرید تا کمتر احساس ناامیدی کنید.
۴. اگر محدودیت زمامی دارید، کار خود را به درستی ارزیابی کنید
در این مواقع از خودتان این سوالات را بپرسید:
- آیا آنچه انجام دادم برای این موقعیت «به اندازه کافی خوب» بود؟
- آیا با وجود اینکه با استانداردهای من مطابقت ندارد، همچنان نمره قبولی از من دریافت میکند؟
- آیا واقعا مهم است که به اندازه کافی کامل انجام شود؟
- آیا به درستی و به اندازه برای این کار وقت گذاشتم؟
در مورد کمالگرایی ناسالم چه کنیم؟
در ادامه با شما در مورد راههایی برای استفاده درست از کمالگرایی سالم خواهیم گفت.
۱. به جای کمال، برای تمامیت و تعادل تلاش کنید
اگر احساس میکنید دچار کمالگرایی ناسالم شدید، سعی کنید به جای قدم برداشتن در مسیر ناسالم برای تمامیت یا تعادل تلاش کنید. برای مثال، سعی کنید ذهن خود را از اینکه همه کارها باید کامل انجام شود و در صورت انجام نشدن، بیارزش و شکست خورده است، دور کنید. سعی کنید این ذهنیت را در خود پرورش دهید که بروز یک خطا به معنی شکست کل پروژه نیست.
همچنین به یاد داشته باشید که از اشتباهات خود بیشتر یاد بگیرید تا از موفقیتهای خود. باید بیشتر تمرکز خود را روی روند انجام کارها بگذارید تا نتیجه نهایی آن. موفقیت خود را با لذت، فرصتهای رشد، یادگیری، تلاش، تأثیرگذاری یا ملاقات با افراد جدید اندازهگیری کنید.
۲. وقت خود را به مطالعه بگذرانید تا صدای منتقد درونی را نشنوید
افرادی که دارای ویژگی کمالگرایی ناسالم هستند، معمولا یک منتقد پرسروصدا درون خود دارند که مدام به او میگوید در کار خود «به اندازه کافی خوب نیست» یا متوسط است.
اگر اغلب در اثر کمالگرایی فلج میشوید، بهطوریکه مدام کارها را به تعویق میاندازید، تکالیف را تمام نمیکنید و در بیشتر مواقع بدون توجه به آنچه انجام میدهید احساس بیارزشی میکنید، با یک درمانگر تماس بگیرید. ممکن است مسائل عمیقتری درون شما وجود داشته باشد که در واقع تمام آنها باعث میشوند شما از انجام کارها خودداری و عقبنشینی کنید. به عنوان مثال، اگر در گذشته شما آسیبی را تجربه کرده باشید، این نیز میتواند در شما تمایلات کمالگرایی ناسالم ایجاد کند. در این مواقع حتما باید از یک فرد متخصص برای درمان این مشکلات کمک بگیرید.
۳. ممکن است در مواجهه با چالش وحشت کنید
اگر چیزی یا کاری برای شما سخت است، به این معنی نیست که دیگر باهوش نیستید. در واقع این موقعیت خوبی است که باید برای آن تلاش کنید و بجنگید. به این فکر کنید که این موقعیت میتواند مغز شما را تقویت کند!
باهوش بودن انتخابی نیست و شامل تمام زمینهها نمیشود. ممکن است در یک زمینه قوی باشید و در زمینهای دیگر ضعف داشته باشید. حتی با وجود اینکه ممکن است با سطح هوش بالایی متولد شده باشید، همیشه امکان تغییر در شما وجود دارد و با رشد، این تغییرات در شما رخ میدهد. کنکاش در مواردی که در آنها احساس ضعف و شکست میکنید به شما کمک میکند تا در زمان مواجهه با آنها احساس خطر نکنید.
۴. به تعویق انداختن کارها یک استراتژی مقابلهای است
بسیاری از افرادی که به کمالگرایی ناسالم دچار هستند، از استراتژی به تعویق انداختن کارها استفاده میکنند تا بتوانند خود را از شکست دور کنند. برای مثال، اگر برای تکمیل یک پروژه تا آخرین لحظه منتظر بمانید و کاری انجام ندهید، مجبور نیستید خود را به خاطر محصول به ظاهر نامرغوب سرزنش کنید.
بنابراین به جای به تعویق انداختن کارها، پروژهها را به گامهای کوچکتر تقسیم کنید تا دچار ترس از کارهای بزرگ نشوید. مراحل انجام کارها را مشخص کنید، سپس یک هدف حداقلی یا یک محدودیت زمانی برای شروع تعیین کنید. در حین انجام کارها نیز برای خودتان جایزه تعیین کنید، مانند تماشای قسمتی از سریال محبوبتان یا چت کردن با یکی از نزدیکترین دوستان.
اگر فردی درونگرا با ذهن خلاق هستید، به احتمال زیاد با یک یا هر دو نوع کمالگرایی سر و کار دارید. درک یا مدیریت این جنبه خاص از شخصیت شما آسان نیست اما فراموش نکنید که در صورت استفاده نادرست از این جنبه از شخصیت خود، میتوانید زندگی خود را دچار چالش کنید.