برای کارجویان همیشه سوال بوده که کارکردن در یک استارتآپ میتواند بهتر باشد یا شرکتها و کمپانیهای بزرگتر؟ ورود به کدام یک مسیر شغلی موفقتری میسازد؟ آیا استارتآپها با توجه به فضای پویا و در حال رشد گزینه بهتری برای کاریابی و استخدام شدن هستند یا شرکتها بزرگ که ثبات بیشتری دارند؟ برای پاسخ به این سوالات شاید بهتر باشد اول مزایای کار کردن در هر یک را بررسی کنیم:
فهرست مطالب
Toggleمزایای استخدام در استارتآپ
۱- فرصت بیشتر برای پیشرفت و رشد
معمولا استارتآپها با توجه به اینکه در حال توسعه و رشد هستند، فرصت بیشتری برای کارکنان فراهم میکنند تا همپای تجارت بتوانند مسیر شغلی خود را توسعه داده و مسیر پیشرفت را طی کنند. یعنی ممکن است کارجو به عنوان یک نیروی کارشناس تازهوارد، شغل خود را آغاز کند و رفته رفته با توسعه کسبوکار به درجاتی چون کارشناس ارشد یا حتی مدیریت بخشهای مختلف، برسد. موضوعی که شاید در شرکتهای بزرگ به راحتی امکانپذیر نباشد.
۲- موقعیت مناسب برای کسب تجربه
بسیاری از استارتآپها همواره در حال آزمون و خطا هستند تا به بهترین راهکار ممکن برای پیشبرد کسبوکار خود برسند. بر همین اساس نیروهای شاغل در این محیط نیز این فرصت را دارند تا ضمن آزمون و خطا، کسب تجربه کرده و فرایندهای مختلف را بررسی و به سوابق کاریشان اضافه کنند.
۳- جو صمیمی و محیط کار خلاق و پویا
محیط کاری استارتآپها با محیط کاری شرکتها و کمپانیهای بزرگ تفاوت اساسی دارند. معمولا همه نیروها در استارتآپها به طور مداوم در تعامل بایکدیگر هستند که همین امر باعث ایجاد جوی صمیمی و دوستانه میشود. از طرفی در بسیاری از فرایندها و ایدهپردازیهای مربوط به کسبوکار، بیشتر اعضای تیم حضور دارند و در تصمیمگیریها مشارکت مستقیم دارند. به همین خاطر، امکان طرح ایده و شنیده شدن آن، همواره فراهم است.
۴- تاثیرگذاری و مسئولیت بیشتر در فعالیتها
با توجه به کوچکبودن تیم در استارتآپ، به تک تک افراد مسئولیتهای مهمی محول میشود که این موضوع میتواند کارکنان را در خصوص پذیرش مسئولیتهای بزرگ کاری و انجام آن، صاحب تجربه کند و توانمندی آنان را در زمینههای مختلف محک بزند. بر همین اساس هر فرد در یک استارتآپ نقش مهمی ایفا میکند و به صورت مستقیم در پیشبرد کسبوکار اثر میگذارد.
۵- عدم وجود سلسله مراتب سازمانی
در استارتآپها معمولا سلسله مراتب سازمانی به شکل شرکتهای بزرگ وجود ندارد و قوانین خشک ادارای و سازمانی جایی در این مجموعهها ندارند. بروکراسی اداری، نامهنگاریهای فرسایشی و خستهکننده نیز معمولا کمتر در استارتآپها مشاهده میشود. از طرفی ارتباط و دسترسی به مدیر و کارکنان ارشد نیز به سادگی امکانپذیر است.
مزایای استخدام در شرکتهای بزرگ
۱- تجربه کار با متخصصین حرفهای و کارکشته
در شرکتهای بزرگ و مطرح، اغلب نیروهای صاحب تجربه در کار خود حرفهای و خبره هستند. به همین دلیل کار کردن در محیطی که افراد اینچنینی حضور دارند میتواند ضمن فرصتی برای یادگیری، امکان ارزیابی رفتار و کار افراد حرفهای شاغل در بازار کار را فراهم کند و در صورت تمایل فرد برای پیشرفت در مسیر شغلی خود، از افراد حرفهای به عنوان منتور و راهنما، بهره گیرد.
۲- امکان کسب درآمد بیشتر
هرچند استارتآپهایی هم وجود دارد که میزان حقوق پرداختی به نیروهایشان با شرکتهای بزرگ برابری میکند یا حتی بالاتر است، اما به صورت معمول میزان حقوق و دستمزد پرداختی در شرکتهای بزرگ از استارتآپها بیشتر است.
۳- فرصت بیشتر برای شبکه سازی
شبکه سازی یکی از عوامل اصلی موفقیت در مسیر شغلی و پیشرفت کاری است. شبکه سازی در واقع ارتباط با افراد موثر در حوزههای مختلف کسب و کار است تا ضمن تبادل اطلاعات، شبکه دوستان کاری گسترده شود. بر همین اساس، کار کردن در شرکتهای بزرگ و ارتباط با افراد زبده حوزههای کاری مختلف، میتواند امکان شبکه سازی را فراهم کرده و دورنمای کاری بهتری را ترسیم کند.
۴- کمک به ساخت رزومه قویتر
شرکتهای بزرگ و مطرح معمولا در سطح جامعه اعتبار بیشتری به افراد می دهند و میتوانند به نقطه قوت مسیر شغلی تبدیل شوند. در واقع حضور داشتن نام یک شرکت بزرگ در رزومه کاری، میتواند آن را غنیتر کند و فرصتهای مناسبتری را برای مشاغل احتمالی در آینده فراهم کند. بسیاری از شرکتها و کمپانیها هنگام استخدام، اول به سوابق کاری توجه کرده و معیار اولیه آنان برای سنجش، تواناییهای کارجو است. پس در نتیجه میتوان گفت کار کردن در یک شرکت بزرگ و شناخته شده امکان استخدام فرد در آینده را آسانتر میکند.
۵- ثبات و امنیت شغلی بیشتر
برخی از استارتآپها هنوز ثبات مالی لازم را پیدا نکرده و موقعیت مستحکمی در بازار کار ندارند. اما شرکتهای بزرگ معمولا بعد از سالها فعالیت مستمر به ثبات مالی و موقعیت تثبیت شدهای در بازار کار دست پیدا کردند. به همین خاطر، کار کردن در شرکتهای بزرگ با امنیت شغلی بیشتری همراه بوده و میزان خطراتی مثل عدم سرمایهگذاری و تعلیق فرآیندها یا موفق نبودن کسب و کار و نهایتا ورشکستگی، کمتر است.
سخن پایانی
نکتهای که باید در پایان عنوان کرد این است که انتخاب بین استخدام در شرکتهای بزرگ و استارتآپها تا حد زیادی به هدفگذاری فرد و چشماندازی که او برای شغل خود متصور شده، وابسته است. فعالیت در هر یک از این مجموعهها مزایا و معایب مختص خود را دارد. مهم نوع نگاه و ترسیم دقیق مسیر شغلی بر اساس شخصیت هر فرد و توانمندیهای او است.