گاهی اوقات مشکلترین بخش هر شغل وظایف شغلی آن نیست، بلکه افرادی است که با آنها سر و کار داریم. همه ما حداقل یک بار هم که شده با چنین موقعیتی در محیط کار خود روبرو بودهایم و داشتن چنین شغلی را تجربه کردهایم؛ شغلی که از پس وظایف شغلی خود بر میآییم، اما نمیتوانیم به راحتی با آدمهای اطرافمان کنار بیاییم.
فهرست مطالب
Toggleمخالفت در محیط کار آسان و رضایت بخش نیست؛ قطعاً یکی از سختترین چالشهایی است که با آن مواجهایم. اما همه ما باید بپذیریم که این تفاوتها و اختلاف سلیقهها میان افراد کاملاً طبیعی است و لازمه هر محیطِ آزادی، همین مخالفتها است. در محیط کار هم دقیقاً به همین شکل است. وجود سلیقههای مختلف لازمه پیشرفت هر کسب و کاری است؛ به طوری که بسیاری از مدیران وجود سلیقههای مختلف در تیم خود الزامی میدانند.
حال سوال اساسی اینجاست که در صورت بروز اختلاف نظر چگونه آن را مدیریت کنیم؟ چگونه میتوانیم نظرات خود را با رعایت احترام همکاران خود بیان کنیم تا نظم و انسجام موجود در بین اعضای تیم از بین نرود.
اگر شما هم میخواهید بدانید که مخالفت در محیط کار چگونه باید صورت گیرد، به شما پیشنهاد میکنیم به مطالعه این متن ادامه دهید.
چرا اختلاف نظر و مخالفت در محیط کار مهم است؟
مخالفت در محیط کار میتواند برای سازمان و تک تک اعضای آن مثبت و مفید ارزیابی شود و آنطور که از اسمش بر میآید منفی و جنجال برانگیز نیست. مخالفت مثبت و سازنده بدین معناست که بپذیریم شخصیت و طرز تفکر افراد در یک سازمان با یکدیگر متفاوت بوده و طبیعی است که افراد مختلف رویکرد و نگرش متفاوتی به مشکلات و نحوه حل آنها داشته باشند.
به علاوه از آنجایی که نحوه رویاروئی افراد با مسائل، متفاوت است، مقابله آنها با فشارها، تشخیص مشکلات از مسائل کوچک، و نحوه تصمیمگیری آنها نیز متفاوت خواهد بود.
وجود تشتت آرا و مخالفت در محیط کار، تا زمانی که به موضوعی شخصی تبدیل نشود، مفید خواهد بود. اما این مخالفتها باید پیش برود، به بحث گذاشته شود، همه افراد نظرات یکدیگر را بشنوند و بر سر یک روش به توافق برسند تا بتوانند با اعتقاد به آن روش، در کمال همکاری و همافزایی کار را به پیش ببرند، نه اینکه این مخالفتها حل نشده باقی بماند و به خصومت شخصی تبدیل شده و به دودستگی و عدم همکاری در تیم بیانجامد.
اگر به عنوان رهبر و مدیریت سازمان چشم بر روی این موضوعات ببندیم و اجازه دهیم این مخالفتها حل نشده باقی بماند:
- ممکن است یکی از بهترین همکاران ما به خاطر جو سنگین و شرایط سخت در سازمان، ما را ترک کند.
- این اختلافات عمیقتر و جدیتر شده و به بحرانی تبدیل شود که پایههای سازمان را بلرزاند.
باور کنید اگر این اختلافات را در ابتدا حل نکنید هرچه پیش برود، عمیقتر شده و حل کردن آن سختتر میشود. چسباندن تکههای یک سازمان فرو پاشیده، زمان، انرژی و هزینه زیادی میطلبد.
اما چطور باید با این شرایط مقابله کرد؟ باید سوتی در دست گرفت و به عنوان یک میانجی به میدان آمد؟ البته که نه!
باید از ابتدا و از روز ورود همکاران به سازمان، آنها را با فرهنگ سازمان آشنا کنیم و چارچوبهایی که در سازمان وجود دارد را برای آنان شرح دهیم. به آنان بگوییم که در این سازمان مخالفت و تعارض، مثبت، مفید و البته آزاد است و هیچ سنخیتی با عصبانیت، توهین و خصومت ندارد.
بیشتر افراد دوست ندارند مخالفت کنند، واقعیت این است که موافقت بسیار آسانتر از مخالفت است؛ وقتی کسی حرف ما را تائید میکند، حس خوبی به ما دست میدهد. اما مخالفت یکی از رایجترین، سالمترین، سازندهترین و غیر قابل اجتنابترین امور در روابط انسانی است. بنابراین محیط کاری که در آن مخالفت وجود نداشته باشد معنا ندارد.
شاید رویای کار در آرمان شهری آرام و صلحآمیز را داشته باشید، اما بدانید که این شرایط برای شرکت، کار و خود شما اصلاً مفید نیست. مخالفت در محیط کار اگر به خوبی مدیریت شود نتایج شگفتانگیزی برای سازمان به دنبال خواهد داشت. در ادامه به چندین مورد از خصوصیاتِ سازنده مخالفت در محیط کار اشاره میکنیم:
- مخالفت در محیط کار بر مبنای قوانین درون سازمانی و قواعد رفتاری که در فرهنگ سازمانی آمده اتفاق میافتد و باید از اولین روز شروع به کار، احترام و اعتماد در DNA و ذات سازمان نهادینه شود.
- باید به نظر تمام اعضا اهمیت داده شود، هیچ کس نباید به واسطه اظهار نظری که کرده مورد تمسخر قرار بگیرد یا توسط همکاران با دست مورد اشاره قرار گیرد. باید سعی شود تا نقطه نظر همه همکاران به خوبی درک شده و مورد احترام قرار گیرد.
- در همه حال و در همه شرایط باید به نظرات مخالف احترام بگذاریم و اجازه دهیم افراد بدون ترس از مسخره شدن اظهار نظر کرده و عقاید خود را بدون ترس بیان کنند.
اگر تصمیم گرفتید، تا به عنوان رهبر و مدیریت سازمان با تشریح درست قوانین، دیگر در مخالفتهای درون سازمان دخالت نکنید، باید نکات زیر را در نظر داشته باشید.
مهم است تا قوانین موجود و انتظارات خود را به طور کامل و شفاف شرح داده و برای شکستن هر قانون، خروج از فرهنگ سازمانی و آزردن همکاران مجازاتی تعیین کنید. اگر یکی از این موارد برای بار اول اتفاق افتاد و سهواً اتفاق افتاده بود، میتوانید از آن درس بگیرید و سعی کنید برای اعضای تیم آن را شرح داده و نسبت به تکرار آن، به آنها هشدار دهید.
همچنین، مواردی را به عنوان خط قرمز سازمان قرار دهید و اعلام کنید که انجام آنها ممنوع است. در صورت رخداد دوباره، قبل از اینکه به الگو و رویه تبدیل شوند، باید با آنها برخورد جدی کنید.
مخالفت در محیط کار چه نتایج مثبتی به دنبال خواهد داشت؟
وقتی چند نفر راجع به موضوعی اظهار نظر میکنند باعث میشود ذهن افراد بازتر شده و ایدهها و راهحلهای جدید به ذهنشان خطور کند و در نهایت در حل مشکل و انجام بهینه و درست کارها موفقتر عمل کنند.
علاوه بر این، به چالش کشیده شدن و به چالش کشیدن نظرات یکدیگر، فرصتی برای یادگیری و پیشرفت است که کمک میکند ایدهها و نظرات خام ما به بلوغ برسند. وقتی از مخالفت سازنده با مشکلات محل کار خود هراسی ندارید، طبیعتاً از شغل خود رضایت بیشتری خواهید داشت.
به عنوان رهبر سازمان سالهاست که برای موفقیت و اعتلای سازمان از خود گذشتگی کردهاید، اما به طور حتم در مواجهه با مخالفتهای درون سازمان درست تصمیم نگرفتهاید؛ زود تصمیم گرفتهاید و در جایی که نباید دخالت کردهاید. بیش از حد به جزئیات اهمیت دادهاید و اختیارات کمی به همکاران خود دادهاید یا بعضی اوقات در برابر اتفاقات بد و مخالفتهای نادرست سکوت کردهاید. حال زمان آن رسیده که در برابر مخالفتها در محیط کار سنجیدهتر، با برنامهتر و سازمانیافتهتر عمل کنید تا بتوانید بازده سازمان را بالاتر ببرید.
به عنوان مدیر سازمان تا امروز چه موضعی در برابر مخالفت در محیط کار خود گرفتهاید؟ آیا تا به حال فردی از همکارانتان را به دلیل مسخره کردن همکار دیگر (به واسطه اظهار نظرش) اخراج کردهاید؟ آیا احساس میکنید بیش از حد در مخالفتهای سازمانی دخالت میکنید؟ آیا در فرهنگ سازمانی شما درباره احترام به یکدیگر قاعده و قانونی خاص دیده شده است؟
درباره روندها و رویهها و نگرش سازمان خود به مخالفت در محیط کار برای ما بنویسید.