دلیل و انگیزه بیشتر افراد برای کار کردن کسب درآمد برای تامین مخارج زندگیشان است. هیچ کارمندی تنها برای کسب مقام “بهترین کارمند ماه” کار نمیکند.
فهرست مطالب
Toggleبرخی کارمندان این موضوع را حتی در رفتار خود نیز نشان میدهند و طوری رفتار میکنند که انگار از کار خود ناراضی بوده و انگیزه کافی برای انجام وظایف شغلیشان را ندارند. اما چطور باید این رویه را تغییر داد؟ چطور میتوانیم کارمندان ضعیف را مدیریت کرده و به آنها انگیزه بدهیم؟
همه میدانیم که مدیران خوب با اتکا به کاریزما و تجربیات خود میتوانند روحیه خاصی را به کارمندان ضعیف تزریق کنند و از این طریق شور و شوق از دست رفته را به اعضای دلسرد تیم بازگردانند.
در این مقاله سعی داریم برخی از روشهای مدیریت کارمندان ضعیف و انگیزه بخشیدن به آنها را مدیریت کنیم.
انگیزه کارمندان ضعیف خود را پیدا کنید
درست است که انگیزه از درون افراد بیرون میآید، اما همه افراد به یک شکل انگیزه پیدا نمیکنند. بعضی افراد از جوانب اجتماعی شغلشان بیش از دیگر مسائل لذت میبرند. برای مثال آنها دوست دارند با همکاران خود ارتباطی صمیمانه داشته باشند. با این حال، برخی دیگر تنها با مسائل مالی مانند پاداش، انگیزه بیشتری برای کار کردن پیدا میکنند. بنابراین مدیریت یک سازمان برای انگیزه بخشی به هر کارمند باید روش مناسب برای او را به کار گیرد.
بهترین راه برای اطلاع از انگیزۀ کارمندان، پرسش مستقیم از آنهاست. این کار میتواند از طریق یک پرسشنامه صورت بگیرد و یا طی یک جلسۀ رو در رو انجام شود.
نکتۀ جالب این است که پرسیدن از انگیزه کارمندان باعث میشود کارمندتان احساس کنند مدیریت مجموعه به آنها توجه کرده و برایشان اهمیت ویژهای قائل است. اگر بتوانید برنامهای منظم طراحی کنید و از کارمندان بخواهید نظرات خود درباره نحوه مدیریت شرکت و محیط کسبوکار را به طور مرتب ارائه کنند، باید گفت چندین گام فراتر رفتهاید.
باید بتوانید دغدغهها و مسائل مدنظر کارمندان ضعیف خود را شناسایی کرده و در راستای برطرف کردنشان بکوشید. در این صورت میتوانید مطمئن باشید آنها با اشتیاق و انگیزهای مضاعف برای شما کار خواهند کرد.
بر رضایت شغلی کارمندان تمرکز کنید
تحقیقات ثابت کرده کارمندان خوشحال، بهتر از سایر کارمندان کار میکنند. اگر کارمند ضعیفی دارید، از توبیخ او صرف نظر کنید و از او بپرسید که چه چیزی را در شغلش دوست دارد و از چه چیزی آزرده است؟
شاید دلیل ضعف کارمند شما مشکلی در سازمان باشد. حتی ممکن است مشکل موجود کاملاً به سازمان بیربط بوده و ناشی از دلایل شخصی باشد. به عنوان یک مدیر شمایید که باید با کارمندان ضعیف خود صحبت کرده و به آنها مشاوره دهید.
شما به عنوان یک مدیر باید کارمندان ضعیفتان را راهنمایی کنید تا بتوانند زندگی حرفهای خود را از زندگی شخصیشان جدا کنند. به آنها بگویید ممکن است بسیاری از مسائل در زندگی شخصی از اختیار انسان خارج باشد، اما در زندگی حرفهای میتوانید با تلاش و پشتکار سرنوشت خود را در دست بگیرید.
اگر برایتان امکان دارد، وظایف شغلی او را تغییر دهید تا بتواند شرایط مناسبی در سازمان پیدا کرده و انگیزه و اشتیاق لازم برای بالا بردن کیفیت کار خود را پیدا کند. اگر تغییر وظایف شغلی کارمند ضعیف برایتان ممکن نیست، برای او چند هدف مشخص کنید تا پس از رسیدن به آنها ترفیع شغلی بگیرد.
حس رفاقت و همدلی را در سازمان تشویق کنید. این کار باعث میشود کارمندان تواناییهای یکدیگر را بهتر شناخته و بتوانند با همکاری و همافزایی سازندهتر عمل کنند. اگر بتوانید رضایت شغلی کارمندان ضعیف خود را بالا ببرید، آنها تمام تلاش خود را به کار گرفته تا دیگر کارمند ضعیفی نباشند.
خودتان راه حل پیشنهاد دهید
بعضی از کارمندان پس از مواجهه با مشکلات، ضعیف و ناکارآمد میشوند. برای مثال کارمندی را تصور کنید که بیشتر مواقع دیر سر کار خود حاضر میشود و به این خاطر با مشکلات زیادی روبرو است. به جای اینکه برای او نامهای فرستاده و از این رفتار او شکایت کنید، دلیل تاکید شما بر حضور به موقع در محل کار را توضیح دهید.
سعی کنید او را متوجه کنید که با دیر آمدن او چه مشکلاتی در دپارتمان او پیش میآید یا دیر رسیدن شما به محل کار، چه تاثیری بر روحیه تیم خواهد داشت. اگر کارمند ضعیف شما دلایلتان را قانعکننده بیابد مطمئن باشید تمام تلاش خود را میکند تا ایرادات کار خود را رفع کند زیرا برای این کار انگیزه لازم را خواهد داشت.
اگر یکی از کارمندان شما در به خاطر آوردن جزئیات ضعیف است و همیشه جزئیات مهم پروژهها را فراموش میکند به او کمک کنید تا با ایجاد یک چک لیست، در زمان مناسب هر آیتم را بررسی نماید.
سعی کنید ایرادات کار و نکات منفی کارمندان ضعیف را به بهترین شکل ممکن و با ارائه دلایل محکم و دقیق برای آنها تشریح کنید، اگر دلایل شما بتواند آنان را قانع کند تمام تلاششان را خواهند کرد تا ایرادات کار خود را رفع کنند.
موفقیتهای مالی را همیشه به تناسب تقسیم کنید
پول همیشه جزو قدرتمندترین ابزارهای انگیزه دادن به کارمندان بوده است، اما بر روی همۀ افراد به صورت یکسان اثر ندارد. کارمندان فروش همیشه با پرداخت کمیسیون، هدفگذاریهای مربوط به فروش و همچنین پاداشهای هفتگی، انگیزه پیدا میکنند.
با این حال، سایر کارمندان ممکن است به این مشوقها احساس خوبی نداشته باشند. برای این منظور باید برنامهای جامع برای تقسیم سود در سازمان تدوین کنید. این برنامه میتواند به کارمندان کمک کند تا به طور دقیق بدانند به دلیل چه موفقیتی از سازمان سود دریافت میکنند. همچنین، کارمندان از نقش خود و تلاشهایشان در موفقیت سازمان اطلاع پیدا خواهند کرد. مشخص است که چنین برنامهای میتواند به کارمندان ضعیف هم انگیزهای برای تلاش و مشارکت بیشتر در سازمان بدهد.
اگر بتوانیم با کارمندان ضعیف در سازمان بیش از پیش صحبت و تعامل داشته باشیم، دغدغههای آنان را درک کنیم، مشکلات و موانع موجود بر سر راه آنان را از پیش پایشان برداریم، به آنان انگیزه بیشتری بدهیم، رضایت شغلی آنان را بالاتر ببریم و برای آنان هدف، پاداش و توبیخ متصور شویم، میتوانیم مطمئن باشیم که آنان قویترین کارمندان سازمان ما خواهند شد!
در پایان باید گفت مدیریت، مهارت و دانشی بسیار پیچیده است. گاهی باید مانند یک پرستار بچه بود و گاهی هم مانند یک جنگجو!