اکثر ما تصوراتی در رابطه با افراد درون گرا و برون گرا داریم که این تصورات یا از آنچه از مردم کوچه و بازار میشنویم نشأت میگیرد و یا اینکه خودمان در اطرافمان با این افراد مواجه شدهایم. حال اگر به شما بگوییم که این تصورات میتوانند دورتر از واقعیت باشند، چه فکری خواهید کرد؟
فهرست مطالب
Toggleهمه افراد درون گرا خجالتی نیستند و همه برون گراها نیز عاشق مهمانی نیستند.
این همان چیزی است که نمیتوان به تمام درون گراها و برون گراها نسبت داد و البته در علم شخصیت شناسی هیچ چیزی نسبی نیست و خصوصیات برای افراد مختلف میتواند متفاوت باشد. با صحبت درباره این اصل، بیایید به درون گراها و برون گراها و بپردازیم و ببینیم که آیا این خصیصه در افراد میتواند شغل آنها را تعریف کند.
درون گرایی در مقابل برون گرایی
مفهوم درون گرایی و برون گرایی از نظریه کارل جی یونگ روانپزشک و روان درمانگر سوئیسی نشأت گرفته است. وی در نظریه خود گفته است که دو نوع شخصیت برای انسان وجود دارد: درون گرا و برون گرا. تفاوت اصلی بین آنها در این است که آنها انرژی خود را از کجا به دست میآورند. این نظریه یونگ در تست شخصیت شناسی MBTI نیز لحاظ شده است و شما میتوانید با انجام این تست به تیپ شخصیتی خود پی ببرید. شما میتوانید با مراجعه به ایران تلنت این تست را به صورت رایگان انجام دهید و بخش مهمی از راه خودشناسی و همچنین پیدا کردن مسیر شغلی را با انجام این تست طی کنید. برون گرا و درون گرا بودن از معیارهای مهم تعیین تیپ شخصیتی در این تست به شمار میآید.
انرژی یک فرد درون گرا از دنیای درونی آنها حاصل میشود. آنها انرژی خود را با گذراندن وقت با خود و بررسی دقیق افکار و احساساتشان شارژ میکنند. این سرگرم و مشغول بودن با درون خود باعث شده که بسیاری آنها را “منزوی” و “محافظهکار” بدانند.
از طرف دیگر، انرژی افراد برون گرا به سمت جهان خارج هدایت میشود. آنها با گذراندن وقت با افراد دیگر و درگیر شدن با فعالیتهای اجتماعی، شارژ میشوند. مشغله آنها با افراد و روابط بین فردی باعث شده که معمولاً به آنها برچسب “اجتماعی” و “فعال” زده شود.
اکنون که متوجه شدیم که این دو شخصیت چه تعریفی دارند، بیایید به سراغ ویژگیهایی برویم که تفاوتهای اساسی بین هر تیپ شخصیتی را تشکیل میدهند. این تفاوتها و ویژگیها هستند که باعث میشوند همکاری بین انسانهای برونگرا و درون گرا شکل گیرد.
کم حرف، ذهن ناآرام و متفکر – درون گرایان
همه چیز در ذهن و فکر آنها میگذرد – آنها اغلب به عنوان افراد متفکر شناخته میشوند، زیرا ذهن آنها همیشه در فعالیت است و مدام آن را با فکر کردنهای خود درگیر میکنند. در حالی که ممکن است در جمع و یا در شرکت آرام به نظر برسند، اما از درون طوفانی در آنها برپا است. در لحظه ممکن است هزاران موضوع مختلف در ذهن افراد درون گرا وجود داشته باشد. به عنوان مثال دلیل عصبانیت دوست آنها در صبح، فهرست غذای آنها برای ناهار، عواملی که منجر به بحران مالی فعلی آنها شده، گربههای دوست داشتنی، معنا و مفهوم زندگی از نظر آنها و موارد بسیار دیگر که به صورت همزمان میتوانند به آنها فکر کنند.
قبل از صحبت فکر میکنند – افراد درون گرا اعتقادی ندارند که هر حرفی به ذهنشان رسید را بیان و اظهار کنند. بنابراین، صحبت نهایی که از دهان یک فرد درون گرا میشنوید، محصول نشأت گرفته از تدبیر، تفکر و درون نگری است.
به دنبال کشف بیشتر هستند و دوست دارند تا بیشتر بدانند – اگر بخواهیم افراد درون گرا را به یک پرنده تشبیه کنیم باید بگوییم که آنها مانند جغد هستند. جغدها هستند که همیشه چشمهای خود را باز میکنند و به دنبال کشف چیزهایی جدید هستند. افراد درون گرا به جای پریدن وسط هر فعالیت و مکالمهای، دوست دارند با مشاهده و درک کنند که در واقع چه اتفاقی میافتد و برداشتها و نتیجه گیریهای خود را بر اساس مشاهداتی که داشتند شکل میدهند.
کیفیت بیشتر از کمیت برای آنها اهمیت دارد – برخلاف تصور عمومی، افراد درون گرا از مردم بیزار نیستند. با این حال، آنها به جای این که لیست مخاطبین خود را به عنوان “دوست” معرفی کنند، ترجیح میدهند تا برای دوستان و آشنایان خود درجه بندی یک و دو قرار دهند. برای باز کردن این موضوع باید بگوییم که، آنها عاشق مکالمات عمیق، معنی دار و تک به تک به صرف نوشیدن یک فنجان قهوه هستند و این مدل مکالمات را به یک بحث گروهی در رستوران پر سر و صدا و شلوغ ترجیح میدهند.
عاشق درست کردن لیست، یادداشت برداری و ساخت فایلهای اکسل هستند – گرچه نمیتوان آنها را افرادی خسته کننده نامید، اما افراد درون گرا دارای ثبات هستند و از این سازماندهی لذت میبرند. ابهام و غیرقابل پیش بینی بودن، تغییر در آخرین لحظات در برنامهها یا کارهای ناگهانی اغلب میتوانند آنها را از مسیر واقعی دور کنند. برنامه ریزی، سازماندهی و نظم آنها را راضی میکند، بنابراین اگر در گوشی و لپتاپ افراد درون گرا با صدها اپلیکیشن برنامه ریزی روزانه مواجه شدید تعجب نکنید.
درون گرایی و اثر آن روی انتخاب شغل
افراد درون گرا بیشتر از مشاغلی لذت میبرند که:
- وظیفه محور هستند، یعنی به جای در ارتباط بودن با افراد بسیار لازم است تا وظایف و کارهای مشخصی را در طول روز انجام دهند.
- این اجازه را به آنها بدهند که بتوانند برای انجام وظایف خود مکانی مستقل داشته باشند.
- در آن مشاغل نتیجه گیریهای سریع وجود نداشته نباشد و به آنها فرصت داده شود تا پردازش، برنامه ریزی و فکر کنند.
- زیاد درگیر تعاملات اجتماعی نشوند و زمان برای بازسازی دوباره انرژی خود داشته باشند و مدیریت افراد درون گرا را به این شکل انجام میشود.
- به آنها اجازه داده شود که درون نگری و ایده پردازی کنند.
- در آن مشاغل اجازه تغییر، اما در مقیاس و میزان کوچک داشته باشند.
- به هیچ عنوان آنها را درگیر تارگتهای فوری نکنند، زیرا پردازش کارها از طریق تأمل، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی زمان بر است.
- یک محیط کار بدون صدا داشته باشند، یعنی ساکت و آرام.
- برای تکمیل پروژهها و کارها نیاز به همکاری با تیم نداشته باشند.
- نیاز به کار میدانی و ملاقات با افراد جدید نداشته باشند.
- به فعالیتهای اجتماعی مکرر مانند جلسات، مهمانیها، مجمعها نیازی نداشته باشند.
افرادی که عاشق مهمانی هستند – برون گرایان
عمل، صحبت و سپس فکر میکنند – برونگراها غالباً به عنوان پردازشگرهای خارجی شناخته میشوند، یعنی هنگام تصمیم گیری و ارائه راه حل به اطلاعات و محرکهای خارجی اعتماد میکنند. آنها بیشتر از اینکه فکر خود را مشغول کنند، با تکیه بر تواناییها و قدرت فیزیکی خود کارها را انجام میدهند. آنها همچنین در تصمیم گیریهای خود دیگران را نیز در جریان میگذارند و با آنها درباره فکری که دارند حرف میزنند.
تمام افراد جهان دوستان آنها هستند – یکی از ویژگیهای اصلی برون گراها این است که آنها قادرند به راحتی با افراد ارتباط برقرار کنند، حتی اگر با آنها وجه مشترک نیز نداشته باشند. فرقی نمیکند که آن فرد جنس مخالف باشد یا موافق، ۱۰ سال بزرگتر و اهل کشور دیگری باشد، یک فرد برون گرا میتواند با شما گفتگو کند و شما نیز احساس کنید که او را سالها است که میشناسید.
خوشبختی آنها مسری است – اگر فردی را در یک اجتماع پیدا کنید، که در اطراف او گروه زیادی قرار دارد، مرتباً با صدای بلند حرف میزند و از حرکات دست استفاده میکند، احتمالاً آن فرد یک برون گرا است. برون گراها به اشتیاق و خودانگیختگی معروف هستند و به طور طبیعی این خصیصههای خود را به دیگران نیز منتقل میکنند. سخت است که با یک برون گرا در یک جمع باشید و انرژی که دارد را نگیرید.
لطفا مزاحم شوید، برونگرا در محل کار – اگر مجبور باشیم فعالیت مورد علاقه برون گراها را انتخاب کنیم، ملاقات با افراد جدید باید در بالای لیست باشد. برون گراها عاشق شبکه سازی و تعامل با اقشار مختلف جامعه هستند. این همان دلیلی است که همه میتوانند افراد برون گرا را در جمع، مدرسه، دانشگاه و محل کار خیلی سریع شناسایی کنند.
پروانههای اجتماعی – آنها به جمعهای مختلف ملحق میشوند و دوست دارند تا در صحبتهای افراد مختلف حضور داشته باشند. بنابراین به احتمال زیاد بخش بزرگی از گروهها، باشگاهها و جوامع و هر چیزی که به آنها فرصتی برای تعامل میدهد، را این افراد تشکیل میدهند. آنها در یک گروه و در محاصره افراد احساس امنیت بسیار بیشتری میکنند، زیرا تنها بودن آنها را عصبی میکند.
برون گرایی و اثر آن روی انتخاب شغل
افراد برون گرا بیشتر از مشاغلی لذت میبرند که:
- آیا مردم گرا هستند، یعنی تمایل به حفظ روابط و همکاری تیمی دارند. در مدیریت افراد برون گرا این نکته را باید بدانید.
- در آنها تعاملات مکرر با مجموعههای مختلف مردم وجود داشته باشد.
- یک محیط کاری پویا داشته باشند، به عنوان مثال برخی از کارهای روزمره و محیط در شرکت تغییر کند.
- لازم باشد در سازمان با گروههای زیادی از افراد یا تیمها هماهنگی داشته باشند.
- از طوفانهای قابل پیش بینی زندگی روزمره دور باشند.
- به جای آنکه نیاز باشند در سازمان فکر کنند، نیاز به عمل باشد.
- به جای آرامش و سکوت، محیط کاری شلوغ، همراه با هیجان، گفتگو و فعالیت داشته باشند.
- در شرکتها برای انجام کارها الهام بخش باشند و هدایت و رهبری را بر عهده داشته باشند.
- از مهارتهای شبکه سازی و تعامل با افراد به بهترین وجه استفاده کنند.
- به آنها اجازه داده شود همزمان روی چندین چیز مختلف کار کنند.
- به آنها اجازه داده شود ایدهها و چیزهای جدید را کشف کنند.
درون گرا یا برونگرا؟ آیا من میان گرا هستم؟
گرچه به نظر میرسد طبقه بندی افراد به دو دسته منظم “درون گرا” یا “برون گرا” طبقه بندی درست و جذابی به نظر میرسد، اما حقیقت این است که هیچ “درون گرای خالص” یا “برونگرای خالص” وجود ندارد و همه حداقل برخی از ویژگیهای هر دو را دارند. با توجه به درک نظری حال حاضر، درون گرایی و برون گرایی به جای اینکه نوع شناسی باشد، مانند رشته به هم متصل هستند و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد. به زبان ساده، این بدان معناست که همه ما در مقیاسهای مختلف و با درجات مختلف، دارای ویژگیهای درون گرایی و برون گرایی هستیم. بنابراین، ممکن است فردی که عاشق ایده پردازی است، عاشق قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی و تعامل با گروههای جدید نیز باشد. با این حال، هستند افرادی که برون گرا هستند اما به هیچ عنوان تحمل قرار گرفتن در جمعهای بزرگ را ندارند.
اما صبر کنید…
این حقایق برای دلسرد شدن شما از شروع کار در شغلی که ممکن است علاقهمند به آن باشید، نیستند. اینها دستورالعملهای کلی همسو با شخصیت شماست که میتواند در انتخاب شغل به شما کمک کند. بخاطر بسپارید که همیشه جنبههای شغلیای وجود دارد که ممکن است برخی از آنها را دوست داشته باشید و از برخی نیز متنفر باشید. هیچ چیزی مطلق نیست و شما باید ابتدا آن شغلی را انتخاب کنید که مناسب شغل شماست و دوم اینکه باعث پیشرفت شما در زندگی حرفهای شود.