بسیاری از شرکتها برای اطمینان از انجام صحیح و اصولی فرآیند توسعه محصول از روش مدیریت پروژه اسکرام استفاده میکنند. اگر در حیطه اسکرام مستری فعالیت دارید و با شرکتی برای این موقعیت شغلی مصاحبه دارید، باید در مورد سؤالاتی که از شما پرسیده میشود اطلاعات داشته باشید.
فهرست مطالب
Toggleدر این مقاله، سوالات مصاحبه اسکرام را بررسی میکنیم و نمونه پاسخهایی را برای کمک به شما برای آماده شدن برای مصاحبه ارائه میدهیم، تا بتوانید در این موقعیت استخدام شوید.
سوالات مصاحبه اسکرام و نحوه پاسخ به آنها
برای اسکرام سه دسته بندی موقعیت شغلی وجود دارد که شامل اسکرام مستر (Scrum Master)، مدیر محصول و تیم اسکرام میشود. تیم اسکرام میتواند شامل مشاغل مختلفی از جمله توسعه دهنده نرم افزار، تضمین کننده کیفیت و طراحی محصول شود. سوالات زیر سوالاتی هستند که ممکن است برای هر یک از موقعیتهای شغلی اسکرام با آنها روبهرو شوید:
۱. هر اسپرینت چقدر زمان میبرد؟
بازه زمانی در پروژههای اسکرام معمولا محدود است و به این بازه زمانی اسپرینت میگویند. هر اسپرینت، مدیریت پروژههای طولانی را آسانتر میکند. در پاسخ خود به این سؤال میتوانید توضیح دهید که چگونه طول یک اسپرینت به تیم اسکرام کمک میکند تا بتوانید تمرکز را بر کارها حفظ کنید و وظایف را با موفقیت در مدت زمان معقول انجام دهید. در صورت امکان، حتما از تجربه خود در مدیریت پروژهها با اسپرینت مشخص استفاده کنید و مثال بزنید.
مثال: «طول یک اسپرینت میتواند متفاوت باشد، اگرچه معمولاً چهار هفته یا ۳۰ روز طول میکشد. معمولاً یک ماه زمان کافی برای به پایان رساندن بخشی از یک پروژه و در عین حال حفظ تمرکز در پروژه است. در یکی از کارهای قبلی من به عنوان طراح، یک پروژه داشتیم که حدود یک سال به طول انجامید. تقریباً هر اسپرینت چهار هفته به طول انجامید. بر اساس کاری که باید انجام میدادیم تا با بقیه پروژهها همزمان پیش برویم، چند اسپرینت کوتاهتر نیز داشتیم.»
۲. هدف از جلسه گذشتهنگر یا عقبگرد چیست؟
جلسه گذشتهنگر یک بخش کلیدی از اسکرام است که در پایان هر اسپرینت برگزار میشود. پاسخ موفق به این سوال توانایی شما را در ارزیابی موانع و موفقیتها نشان میدهد. از این فرصت استفاده کنید و درباره اینکه چگونه از یک جلسه گذشتهنگر برای یادگیری و رشد به عنوان عضو تیم استفاده کردهاید، توضیح دهید.
در صورت امکان از روش STAR برای پاسخ خود و همچنین بقیه پاسخهای خود استفاده کنید. STAR مخفف:
- Situation (موقعیت): موقعیتی یا چالشی که با آن روبرو بودهاید را به خوبی بازسازی کنید و جزئیات لازم برای مثال خود را ارائه دهید.
- Task (شرح وظیفه): توضیح دهید که وظیفۀ شما در آن موقعیت چه بوده است.
- Action (اقدامات): به طور دقیق توضیح دهید که چه اقدامات و چه قدمهایی را در جهت رفع موانع برداشتید.
- Result (نتیجه): نتایجی که اقدامات شما دربرداشته را هم به طور دقیق شرح دهید.
استفاده از روش STAR باعث میشود که بتوانید پاسخ کاملی ارائه دهید که توانایی شما در انجام کارها و همچنین دانش شما را درباره این موضوع نشان میدهد.
مثال: «یک جلسه گذشتهنگر به یک تیم کمک میکند تا هر اسپرینت را به طور کامل بررسی کند تا ببیند هر فرد در طول زمان چه چیزهایی آموخته است. در یکی از کارهای قبلی من، ما یک اسپرینت چالش برانگیز داشتیم. بهعنوان توسعهدهنده فرانتاند، با یک باگ در اپلیکیشن مواجه شدم که به تنهایی نتوانستم آن را حل کنم. بعد از صرف زمان نسبتا طولانی برای محصول، از شخص ارزیابی کننده محصول خواستم به کد نگاه کند تا نظرش را درباره کاستیها به من بگوید. این کار باعث شد که سریع باگ اپلیکیشن پیدا شود و آن را رفع کنم.
در طول جلسه گذشتهنگر، اسکرام مستر از من خواست تا در مورد مسائلی که در طول اسپرینت داشتم صحبت کنم. من باگ یا همان اشکال اپلیکیشن را گفتم و بعد از آن درباره اینکه چگونه شخص ارزیاب محصول به من کمک کرد تا آن مشکل را برطرف کنم، صحبت کردم. در آن جلسه تونستم ارزش کار ارزیاب محصول را نشان بدم و در مورد اهمیت درخواست کمک در زمانی که به آن نیاز داشتم، صحبت کردم. من فکر میکنم جلسه گذشتهنگر به افزایش کار گروهی کمک میکند و به گروه کمک میکند تا از هم بیشتر یاد بگیرند.»
۳. مهمترین کار یک اسکرام مستر چیست؟
اسکرام مسترها پروژه را به سمت پیشرفت هدایت میکنند و البته نقش بسیار مهمی در تعیین اهداف واقعبینانه دارند. حتی اگر برای مصاحبه در موقعیت شغلی اسکرام مستر نرفته باشید، پاسخ شما میتواند دانش شما در این حیطه را نشان دهد. هنگام پاسخ، در مورد پروژههای گذشته خود فکر کنید و نمونه کارهای اسکرام مستر که میدانید را شرح دهید.
مثال: “من معتقدم یکی از مهمترین وظایف یک اسکرام مستر ارتباط است. به عنوان یک توسعه دهنده، من روی پروژهای کار میکردم که هدف آن تهیه سیستم قفل خودکار برای ساختمان بود. در طی یکی از جلسات گذشتهنگر، تیم بعد از بحث در مورد سرعت کار به مشکل برخورد.
اسکرام مستر به ما کمک کرد تا با کمک آموزشهایی که در طول دوره دیده بودیم، بتوانیم بحث را کنترل کنیم. او به ما کمک کرد در مورد موانعی که در طول اسپرینت با آنها مواجه شدیم و اینکه چگونه میتوانیم در آینده از آنها اجتناب کنیم، صحبت کنیم. مهارت بالای او در برقراری ارتباط با افراد و رواج دادن آن در تیم، به ما کمک کرد که بهتر با هم ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم کارها را مؤثرتر پیش ببریم.»
۴. اسپرینت صفر چیست؟
اسپرینت صفر، بخش آماده سازی چرخه پروژه است. در مصاحبه خود سعی کنید خود را به صورت کامل برای سوال اسپرینت صفر چیست آماده کنید و به خوبی توضیح دهید که چرا اسپرینت صفر در چارچوب اسکرام وجود دارد تا نشان دهید که به خوبی عملکرد آن در پروژه را درک کردید. برای اینکه پاسخ کاملی به این سوال بدهید، تجربه شخصی خود از اسپرینت صفر و نحوه اجرای موفقیت آمیز آن برای پروژهها را شرح دهید.
مثال: «اسپرینت صفر در شروع یک پروژه اتفاق میافتد تا اطمینان حاصل شود که تیم تمام الزامات ذکر شده را برآورده میکند. بهعنوان یک اسکرام مستر، من یک طرح کلی برای اسپرینت صفر در اسپرینتهای خود دارم.
ابتدا، الزامات را با مشتری و مدیر محصول خود بررسی میکنم. قصد ما از این کار این است که به صورت کامل درک کنیم مشتری از ما چه میخواهد. سپس، تمام منابعام، از جمله اعضای تیم و نیازهای مادی را جمعآوری میکنم. بعد از آن اسپرینت را برنامهریزی میکنم. قصد من از این کار این است که مطمئن شوم تیم میتواند کارها را در بازه زمانی یا همان اسپرینت انجام دهد.
هدف استفاده از اسپرینت صفر این است که مطمئن شوم که پروژه با موفقیت به پایان میرسد. من معتقدم اسپرینت صفر به من این امکان را میدهد که یک اسکرام مستر موفق و در عین حال مؤثر باشم.”
۵. تفاوت Agile و Scrum چیست؟
اسکرام یک سبک چابک در مدیریت پروژه است که بیشتر بر زمان و همکاری تیمی تمرکز دارد. ارائه پاسخی که برخی از تفاوتهای کلیدی بین این دو سبک را مشخص میکند، نشان میدهد که درک کاملی از این دو مفهوم دارید که در واقع به شما کمک میکند تا مدیریت پروژههای اسکرام را موفقتر پیش ببرید. سعی کنید پاسخی ارائه دهید که هم شباهتها و هم تفاوتها را شامل شود. اگر در فریمورکهای Agile و Scrum کار کردهاید، مثالهایی از آنها بزنید.
مثال: «هر دو روش مدیریت پروژه چابک و اسکرام، روشهای مدیریت پروژه نسبتاً انعطافپذیری هستند که به تیمها کمک میکنند در هر مرحله از پروژه محصول یا خدماتی را ارائه دهند. در هر دو روش بازخورد مشتری برای کار رضایتبخش اهمیت دارد. یکی از تفاوتهای اصلی این است که اسکرام بر تفکیک پروژه به دورههای زمانی قابل مدیریت و ثابت تمرکز دارد. اسکرام همچنین روشی مبتنی بر کاری تیمی است، در حالی که روش Agile یک مدیر پروژه دارد که تیم را رهبری میکند.
تیمهای اسکرام به جای مدیر پروژه، یک اسکرام مستر دارند که مطمئن میشود که تمام منابع برای انجام درست پروژه وجود دارد. آنها همچنین به تیم اسکرام کمک میکنند تا با برنامهریزی بر کارهایی که باید در طول هر اسپرینت انجام دهند، تمرکز داشته باشند.
من در هر دو محیط Agile و Scrum کار کردهام. ترجیح من اسکرام است، زیرا میتوانم بیشتر با تیم کار کنم و از اینکه هر یک از اعضای تیم میتوانند نظرات خود را در مورد بهترین راه برای تکمیل پروژه ارائه دهند، بسیار لذت میبرم.”
- بیشتر بخوانید:صفر تا صد مدیریت پروژه های کوچک
۶. در مورد زمانی که در طول یک پروژه با مانعی مواجه شدید صحبت کنید
موانع در هر پروژهای وجود دارند. توانایی شناسایی و حل سریع موانع و صحبت از آنها به مصاحبه کنندگان نشان میدهد که میتوانید از تفکر انتقادی و توانایی حل مسئله برای غلبه بر چالش استفاده کنید. پاسخ شما میتواند هم مهارت در شناسایی و هم مهارت در حل مسئله را نشان دهد. از روش STAR برای پاسخ به این سؤال نیز میتوانید استفاده کنید.
مثال: «زمانی به عنوان توسعه دهنده روی یک رابط برنامه نویسی کار میکردم. تیم توانست برنامه را به صورت کامل طراحی کند، اما وقتی آن را در محیط استفاده آپلود کردیم، با خطایی مواجه شدیم که در آن دادهها به درستی منتقل نشده بودند. نتیجهای که از خطا دریافت کردیم خیلی واضح نبود، بنابراین باید روند را بررسی میکردیم تا ببینیم چه چیزی باعث این خطا شده است. در نهایت متوجه شدیم که تنظیمات را به درستی کانفیگ نکرده بودیم و هنگامی که آن را رفع کردیم، برنامه در مرحله تولید کار کرد.
این خطا باعث تاخیر و همچنین کند شدن روند کار ما شد. در طول دوره برنامه ریزی آتی، ما مجبور شدیم وظایف خود را برای اسپرینت بعدی تغییر دهیم تا مطمئن شویم که میتوانیم همه کارها را سر موقع انجام دهیم. در نهایت نیز این برنامه ریزی بسیار مؤثر بود و تیم توانست کارها را در اسپرینت بعدی به موقع انجام دهد.”
۷. اسکرامها یا جلسات روزانه چیست؟
اسکرامهای روزانه جلسات کوتاهی هستند که به اعضای تیم کمک میکنند تا بقیه روز کاری خود را برنامهریزی کنند. در طول یک اسکرام روزانه، هر یک از اعضای تیم پیشرفت خود در انجام وظایف و کارهای محول شده را بررسی میکنند و درباره آنها توضیح میدهند. درک شما از اسکرام روزانه و اهمیت آن نشان میدهد که در مدیریت زمان و برنامه ریزی مهارت دارید. برای پاسخ به این سؤال تعریف خوبی از اسکرام روزانه و نحوه استفاده از آن برای برنامهریزی بقیه روز و هفته در نظر داشته باشید.
مثال: «اسکرامهای روزانه جلساتی هستند که در آن اعضای تیم توضیح میدهند که روی چه چیزی کار میکنند تا همه از پیشرفت یک پروژه مطلع شوند. داشتن یک اسکرام روزانه باعث میشود که پروژه روند درست داشته باشد و همه کارها طبق برنامهریزی انجام شده، پیش بروند. این جلسات روزانه هماهنگی بین اعضای تیم را نیز بیشتر میکند. در آخرین پروژهای که داشتم، از اسکرام روزانه برای هماهنگی کارها و اطمینان از انجام درست کارها استفاده کردم. به این ترتیب، توانستیم تمام کارها را در اسپرینتهای مشخص شده به پایان برسانیم.»
۸. بکلاگ محصول چه اهمیتی دارد؟
بکلاگ محصول مجموعهای از وظایف است که به برنامهریزی و تکمیل اهداف در ساخت و تولید محصول کمک میکند. پاسخ شما باید مهارت شما در تفکر انتقادی و توانایی شما در تعریف واضح اهداف و مراحل انجام آنها را، نشان دهد. سعی کنید یک مثال مشخص از نحوه برنامهریزی و استفاده از بکلاگ برای انجام موفقیت آمیز پروژه ارائه دهید.
مثال: «بکلاگ لیستی از تمام نیازمندیهای هر محصول در پروژه است. این لیست یا همان نقشه راه محصول به تیمها کمک میکند تا بیشتر بر کارها و منابع تمرکز داشته باشند و بتوانند تمام کارها را به درستی و روی برنامه پیش ببرند.
در آخرین کارم، تیمی برای ساخت یک برنامه مدیریت مالی داشتم. در اسپرینت صفر، تیم لیستی از اهداف درست کرد. ما هر هدف را جدا کردیم و لیستی از وظایف برای محقق کردن هر هدف به دست آوردیم. در این لیست، کارها را بر اساس سختی و آسانی طبقهبندی کردیم. هر چه کار پیچیدهتر بود، امتیاز بیشتری به آن دادیم. سپس وظایف را در بکلاگ محصول قرار دادیم.
همانطور که مراحل را طی میکردیم، برای اندازهگیری پیشرفت کار، کارهای انجام شده را در لیست علامت میزدیم و کارهایی که در مسیر پیشرفت بودند را نیز مشخص میکردیم. تقریباً در اواسط هر اسپرینت، جلسه دیگری برای بررسی بکلاگ داشتیم. در یکی از اسپرینتها با مشکلی مواجه شدیم که باعث شد از مسیر خارج شویم. ما نمیتوانستیم بفهمیم که برای ادامه پروژه چه کاری باید انجام دهیم. پس از بررسی بکلاگ محصول، توانستیم بقیه هفته خود را برنامهریزی کنیم و این به ما کمک کرد که بتوانیم مسیر درست را پیدا کنیم و روی کارها تمرکز کنیم.»
۹. مهمترین کاری که مدیر محصول باید انجام دهد چیست؟
مدیر محصول مسئول اطمینان از موفقیت ارائه کالا یا خدماتی است که یک پروژه تولید میشود. صرف نظر از اینکه برای مصاحبه مدیر محصول و یا موقعیت مرتبط دیگر در این حوزه دعوت شده باشید، توضیح عملکردهای کلیدی مدیر محصول نشان میدهد که به خوبی کار اسکرام را درک کردهاید. تا زمانی که بتوانید استدلال خوبی از پاسخ خود داشته باشید، تفاوتی نمیکند که چه پاسخی ارائه دهید.
مثال: «برای مدیر محصول بودن چیزی که خیلی اهمیت دارد انعطافپذیر بودن است و اینکه بتواند پیشرفت کار در تیم را به خوبی اندازه بگیرد.
در یکی از موقعیتهای قبلیام بهعنوان آزمایشکننده محصول، در طول اسپرینت صفر با تیمام استراتژیای برای ساخت و تولید کلیدهای کارتی تدوین کردیم. همانطور که داشتم یکی از عملکردهای نرم افزار را آزمایش میکردم، متوجه مشکلی شدم که در آن شرکت ما باید کاربران کلید کارتی را به درخواست مشتری اضافه و حذف کند، که هر تأیید درخواست ممکن بود تا ۱۰ دقیقه طول بکشد که شرکت را با مشکل زمان مواجه میکرد.
در این موقعیت، مدیر محصول با مشتری تماس گرفت تا وضعیت را توضیح دهد. او به مشتری پیشنهاد کرد که دو ادمین در نرم افزار تعریف کند تا بتواند سریعتر درخواستها را پردازش کند. برای اضافه کردن ادمین باید یک اسپرینت دو هفتهای اضافه میکردیم، اما مشتری موافقت کرد و در نهایت دو طرف از نتیجه راضی بودند.»
۱۰. داستان کاربر چیست؟
داستان کاربر باعث ایجاد درک کامل از نیازهای مشتری میشود. به وجود آوردن داستان کاربر یکی از مهمترین کارها در تکمیل یک پروژه موفق است، زیرا میتواند هدف یک محصول یا خدمات را به طور دقیق توصیف کند. از یک مثال خاص برای شرح دقیق کارایی داستان کاربر و نتیجه گرفتن از آن استفاده کنید.
مثال: «داستان کاربر عبارتی است که به تعریف پروژه کمک میکند. در اولین کارم به عنوان توسعهدهنده front-end، اسکرام مستری که داشتم داستان کاربر را بر اساس هدف مشتری تنظیم کرد. در پروژهای مشتری از ما خواسته بود تا برای فروش کالاهای فروشگاهاش، یک وبسایت آماده کنیم. در طول اسپرینت صفر، داستان کاربر این عبارت بود: “من یک فروشنده کالای وارداتی هستم که میخواهم برای افزایش فروش یک وبسایت داشته باشم.
هر زمان که تیم احساس میکرد که از هدف کار دور شده است، نگاهی به داستان کاربر میانداخت و هدف را دوباره مرور میکرد. در واقع داستان کاربر به ما کمک میکرد که خود را در پروژه متمرکز نگه داریم.”
سخن پایانی
سؤالات مصاحبه شغلی میتواند هر فردی را به چالش بکشاند. در مورد موقعیت شغلی اسکرام این چالش ممکن است کمی بیشتر باشد، چرا که این موقعیت شغلی به موفقیت پروژهها ارتباط دارد و شما باید خود را برای سؤالات آماده کنید. این مقاله و مثالهایی که در آن زدیم به شما کمک میکند که خود را به خوبی برای مصاحبه آماده کنید.